هرکس کار آزاد داره میخواد استخدام دولت شه، هرکس استخدام دولته تو حسرت شغل آزاد... بیخیال فقط خوبی های شغل شونو نبین
شوهر من یه مدت مغازه آجیل فروشی کار میکرد شراکتی، اینقدر سخت بود خدا بدونه. نه شب یلدا با هم بودیم نه عید، تازه عروس بودم واقعا خیلی دلگیر بود یه مسافرت نمیشد بریم. از خانواده هامون دوریم ماه به ماه نمیشد سر بزنیم با اینکه فاصله مون دو ساعته. از وقتی اومده بیرون با اینکه از نظر مالی خیلی خیلی سخته ولی از این نظر که با همیم عالیه. اونا حسرت تعطیلی های شما رو میخورن باور کن
شوهر منم خیلی عصبی شده چون سر کار باید خیلی سریع کارها انجام بشه تو خونه هم این توقع رو از ما داره همه چیز باید منظم و بدون خطا باشه
شوهر من خیلی حادثه شده ده دقیقه که دیر از سر کار میاد من دست و دلم میلرزه یه روز پاش میسوزه یه روز از ارتفاع میفته یه روز ضربه میخوره بهش میگم ما یه لقمه نون خالی میخوریم ولی تو دیگه سرکار نرو گوش نمیده
از فواید طلبگی منظورته؟ خب ده ساله عمرشو گذاشته دیگه شده ۲۹ سالش... از همه چی مونده. هدفشم آخوند شدن نیست یعنی نمی‌خواد منبری بشه و لباس روحانیت بپوشه. فعلا اسنپ کار میکنه، اگر اسنپ رو شغل در نظر بگیریم خوبیش اینه زمانش دست خودشه بدیش اینه ماشین مون مدل پایینه و خرجاش بالاست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
