مدیر

عضویت: 1401/03/24

تعداد پست: 21814

عنوان

یه ماجرای عجیب(اگه باردارید یا میترسید نیاید)

| مشاهده متن کامل بحث + 810790 بازدید | 2401 پست

ماجرایی که میخوام تعریف کنم سالها پیش که دانشجو و ساکن خوابگاه بودم بین بچه ها نقل میشد.

هنوز هم نمیدونم چقدر ریشه در واقعیت داشت و چقدر زائیده تخیلات آدمهایی بود که شبها حوصلشون توی راهروهای تاریک و پیچ در پیچ سر میرفت و از هر دری با هم پچ پچ میکردن.

اگه میخواید برای شما هم تعریف کنم تا نظرتون رو بگید.

خواهش میکنم اگه میترسید یا چنین تاپیکی ممنوعه بگید.

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

1401/07/18

23:03

155 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

marzieh_83

عضویت: 1401/05/06

تعداد پست: 670

منم بگم؟یه خاطره من از راهنمایی توی خوابگاه میموندم اونموقع ها خوابگاهمون تعمیر داشت سالن غذا ...

میشه راجع به امضات توضیح بدی؟ روانپزشکی؟

1401/07/19

13:30

0 نفر لایک کرده اند ...

sساراsss

عضویت: 1401/06/17

تعداد پست: 968

تهران بودم و بعضیا که اونجا بودن هم اینجا نوشتن و هم بهم پیام دادن. ولی میبینید خیلیا هم نوشتن کنکو ...

نه فرقی نمیکنه فقط برام سوال بود.

1401/07/19

13:31

1 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کهکشوون_بینشوون

عضویت: 1400/04/21

تعداد پست: 3561

ترسناااااااک

اسم داستانش چی بود

که پروردگارت تو را رها نکرده است. 🤍

1401/07/19

13:32

0 نفر لایک کرده اند ...

مهیا1375

عضویت: 1401/02/07

تعداد پست: 4439

یه سوال بی ربط تاپیک عکس خونه چرا ترکید

کاربری دومه😊🌺عشق جانم امام زمانم🌺 زندگی کردن من مردن تدریجی بود آن چه جان کند تنم عمر حسابش کردم🌸 فرخی یزدی 🌸با افتخار پرسپولیسی هستم♥️♥️♥️♥️باز حلقه ی مویت را در باد رها کردی از بند رهایم کن شاهانه شدن بامن،صد دانه این تسبیح یک جمله به من می‌گفت یک بار تو عاشق شو یکدانه شدن بامن

1401/07/19

13:33

1 نفر لایک کرده اند ...

margrit

عضویت: 1400/06/16

تعداد پست: 20132

میگه قدیمی ترین دانشگاه همینه؟؟؟

لایک نکنید .توروخدا

1401/07/19

13:38

0 نفر لایک کرده اند ...

تسوجان

عضویت: 1401/04/05

تعداد پست: 1895

عمه منم زمان خوابگاهش ساعت دو نصف شب دسشوییش میگیره و دستشویی هم خیلی دور بوده همه هم خواب بودن حتی ...

با اینکه ترسناک دوست دارم ولی حقیقتا گرخیدم

نمی‌ دانم چه میخواهم بگویم... غمی در استخوانم می‌گدازد حرفی سخنی؟؟ https://harfeto.timefriend.net/17323882382761

1401/07/19

13:38

2 نفر لایک کرده اند ...

درآکولا

عضویت: 1400/02/31

تعداد پست: 2329

بنظرت اگه ریحانه نمیفهمید چه بلایی سرش میومد؟ 🤔

فکر کنم ریحانه همین الانم مرده،چون هرکس تو اون اتاق ساکن شده فوت شده

من به جن و ارواح سرگردان که آرامش ندارن معتقدم،ولی خیلی دلم میخواد بدونم چیشد که سمیرا موند و باقی آدمایی که مردن نموندن

از چشم افتادن مقوله ایه که با هیچ دوست داشتنی برابری نمیکنه،میبینیش، اتفاقا دوستشم داری ولی نسبت بهش بی تفاوتی..... از چشم افتادن تو دلشکستگی محض اتفاق میفته 💔

1401/07/19

13:41

7 نفر لایک کرده اند ...

دختر_اسفند72

عضویت: 1400/03/31

تعداد پست: 24732

ینی جن واسه شهرستان میانه بوده؟؟!!من اهل میانم اخه اگه اونطوره جالب شد بزنم بخونم

منم اهل میانه ام 😍

گــر قــیامت قــصه بـاشد، مـن کــجا بــینم تـو را... 💔🖤

1401/07/19

13:41

0 نفر لایک کرده اند ...

dokhi_goli

عضویت: 1398/10/06

تعداد پست: 13182

چراااا

همینجوری

یا رب نظر توبر نگردد

1401/07/19

13:45

0 نفر لایک کرده اند ...

درآکولا

عضویت: 1400/02/31

تعداد پست: 2329

ای خانومای ساده ساختمون ده طبقه هم که باشه و نیست هر طبقه نهایت ۵ واحد کل ساختومن ۵۰ واحد بوده ...

ما به چشم داستان خوندیم ،داستان باحالی بود 😅

1401/07/19

13:45

2 نفر لایک کرده اند ...

maya7m

عضویت: 1401/05/26

تعداد پست: 8

پارسال ما خونه داییم بودیم تا بتونیم بلیط بگیریم برای مامان بزرگم من گرفتم خوابیدم ساعت سه شب بابام بیدارم کرد تا بریم خونمون من رفتم تو راه پله و یه چیزی شبیه به بابام اونجا بود ولی همه چیزش مشکی بود و فقط یه نقطه قرمز رو چشاش معلوم بود وقتی برگشتم دیدم بابام هنوز تو خونست و داره صدام میکنه...

1401/07/19

13:45

3 نفر لایک کرده اند ...