رفته بودیم ثبت نام دانشگاه. باباشم همرامون بود
این دختر بااینکه خیلی ب خودش میرسه ولی هیچوقت لباس زننده، بد یا جلف ندیدم بپوشه
لباساش کاملاً معمولی و معقول
فقطم یه رژ نود و ریمل زده بود
باباش هی غر میزد ک مقنعه ای چیزی سر میکردی سر و وضعتو ببین
(نمیدونمم چ ربطی داشت دانشجو نبودیم ک، همه همینجوری اومده بودن)
رفتیم پیش مسئول آموزش ک سوال کنیم
یهو داد زد گفت تو کجا، نیاااا به هیچ وجه. بیرون محوطه بمون تا بیایم
همه نگا میکردن🙃
خیلی گناه داشت هی یاد بغض اون لحظه ش میفتم:))
واقعاً فاز این مدل آدما چیهه مذهبی ام نیست اصلاااااا.