عقل و بی عقلی

سلام عزیزم. چند وقت بهش نشون بده عاقلی. روی تمام حرف هات دقت کن، روی رفتارهات، درایت و مدیریت و عقلت رو نشون بده، در همین راستا متن سازی کن. کم کم باور قدیمی اش با تغییر رفتارت عوض میشه و بهت اعتماد میکنه.

سلام عزیزم. اصلا این کارهارو نکن. این متضاد رفتار قبلی ات نیست، از یک خانواده است. یک مدت با خودت خلوت کن، ببین کجای زندگی ایستادگی. گاهی زندگی بعضی از ما مثل یک خونه به هم ریخته میمونه که هیچ چی جای خودش نیست، یک گردان آدم هم بهش حمله کردن و همه چیز رو بردن و شکستن و سوزوندن.

حالا شما میای بخشی از این صحنه رو برای من توصیف می کنی، اون هم فقط از زاویه دید خودت و میخوای به فرض یکی بهت بگه جای فلان میز رو با فلان صندلی عوض کن تا خونه مرتب بشه. اینجوری نمیشه. باید بری از تاپیک اول باورهات رو درست کنی، بعد خودت رو دوست داشته باشی، بعد بت هات رو بشکنی، بعد از عقل و درایتت استفاده کنی. باید بشینی کنار این وسایل به هم ریخته، دونه دونه برداری و ببینی کدوم تعمیر میشه، کدوم به رنگ احتیاج داره، کدوم رو باید تمیز کنی، کدوم رو باید دور بریزی. باید بشینی ساعت ها و روزها و ماه ها و سال ها سر این خونه به هم ریخته فکر کنی، اشک بریزی، اشتباه کنی، اصلاح کنی و ... تا بتونی زندگیت و خودت رو جمع و جور کنی.

سلام دوستان گلم. من هم وقتی اینجا هستم و گره ای رو باز می کنم احساس خوبی دارم. ولی باور کنید مسئولیت کاری ام خیلی سنگین هست. این مدت باید برم برای سازمانی که توش هستم بودجه بگیرم. خیلی فکرم مشغول هست و اینجا انرژی زیادی ازم می بره. باید روی هر حرف و سخنم فکر کنم که زندگی ای رو خراب نکنم، دلی رو نشکنم. از اون طرف هم خوب می دونید وقتی پای مسائل مالی و بودجه هست، کسانی هستند که سنگ اندازی کنند و مانع پیشرفت سازمان ما بشوند. باید تمام فکر و عقل و توانم را به کار ببندم تا بتونم با این بودجه مرکزی رو به راه بندازم که نفعش به همین جوون های خودمون میرسه. شاید فردا دختران و پسران جوون خودتون استفاده کردند از این سازمان در راه رسیدن به اهداف و آرزوهاشون. هر وقت بتونم باز میام. پس برام دعا کنید. اگر اجازه بدید جمعه تاپیک رو قفل کنم، چون اگر باز بمونه، فکر من هم نمیتونه آروم باشه و مجبورم اینجارو رصد کنم.

سلام عزیزم. اینها همه از تلاطم روحی افراد گوینده هست. کی گفته خانه داری بده که در وصفش سخنرانی می کنند؟ همه مایی که شاغل هستیم، اول خانه داریم. با حفظ سمت خانه داری، بیرون هم کار می کنیم. اگر دم به دم به این حرف های کم ارزش و عوامانه بدی، خودت باختی. این نوع از آدم ها چیزی برای باختن ندارن و تعدادشون بیشتر هست (منظورم تعداد آدم های عوام به خواص هست، آدم هایی که بی فکر زبان باز می کنند). پس با یک کلمه خودت رو راحت کن، حق با شماست بعد هم فاصله بگیر (یعنی اصلا حسابتون نمی کنم که جواب بدم و قاطی بازی تون بشم). این حرف ها فقط باید یک واکنش در آدم ها ایجاد کنه، فاصله را زیاد کنه و معاشرت را کم. نه اینکه فکر را مشغول کنه که چی جواب بدم؟ امروز اینو میگن، فردا یک چیز دیگه. کی هست که مزایای معلم بودن رو ندونه؟ ساعت کاری کم، محیط سالم و درآمد برای یک خانم. مثل این میمونه که با کسی که خودش رو عمدا به خواب زده، بخوای بحث منطقی کنی. کسی که خواب هست رو نمیشه بیدار کرد. اینها خودشون هم خنده شون میگیره که شما بخواهید با دلایل منطقی بهشون مزایای معلم بودن رو بگین، چون بهتر از شما می دونند و این دلایل رو پای ضعف شما می گذارند. عقل حکم می کنه کلا قاطی بازی هایی که عوام راه می اندازند نشید.

سلام عزیزم. اصلا یادم نمیاد درباره کی صحبت می کنید. راهنمایی می کنی؟

سلام عزیزم. برای بچه ها فقط سعی کنید خودتون الگوی خوبی باشید. خودتون رو رشد بدید و اونهارو به مسیر استعدادشون هدایت کنید. بگذارید بچگی کنند، زندگی کنند، نفس بکشند. گاهی اوقات مسائلی که فکر می کنید بچه ها باید بدونند رو جوری برنامه ریزی کنید که انگار دارید با تلفن با کسی حرف می زنید، داستان بسازید، متن سازی کنید تا بچه هاتون که دارن بازی می کنند بشنوند. تربیت مستقیم زیاد جواب نمیده، بچه ها با دیدن شما و اتفاقاتی که توی خونه میفته راه زندگی شون رو باز می کنند و از زاویه دید شما جهان و مردم رو می شناسند.