عقل و بی عقلی

ممنون میشم از روتین هاتون هم بگید بانوارتمیس عزیز.

درکنارش منم میخوام یه مطلب جدید که آموختم وخیلی عالی، روی زندگیم تاثیرگزاربود بگم برای دوستان. 

این مطلب از دوره ی روتین سازی هست که شرکت کردم. 

وباعث شد خیلی گره های ذهنی من بازشه. 

مااز صبح که بیدار میشیم باید توی دوحوزه کار کنیم. 

اولی سیستم ثابت وروتین همیشگی وتکرار. 

دومی سیستم جلو برنده 

یعنی هممون باید توی روز که ازخواب بیدار میشیم تازمانی که به رختخواب میریم بدونیم از صبح تاشب قراره چکار کنیم. بطور کلی البته (وبدون وسواس) 

سیستم وروتین ثابت میشه کارهای تکراری ویکنواخت

که بااااااید باشه اگر نباشه ده سال دیگه همین موقع نابودی دندون و سلامتی جسم وروحمون رو باید مشاهده کنیم. 

یعنی شست وشوی صورت مسواک کرم مراقبتی وضدافتاب

ناهار آماده کردن کمی نرمش درحد یه ربع و نظافت کلی دوروبرمون. 

هرروز بلافاصله بعد از انجام این روتین صبح تکراری( ولی مهم) که اصلا قابل حذف نیست. میریم سراغ کارجلو برنده مون. مثل کار روی حیطه شغلی هنریمون یا افزایش یک مهارت که تو زندگی نیازش داریم. 

اگر فقط خانه دارهستیم میتونیم افزایش مهارت و عمل گرایی به آشپزی خاص یاخیاطی یا هرچیز دیگه را بزاریم توقسمت سیستم جلوبرنده مون. واگر شاغل هستیم مطالعه و یا انجام کارهای متناسب باشغلمون درجهت افزایش بهره وری بیشتر. 

من با این نوع نگاه تمام زندگیم متفاوت شد

چون دیدم خیلی ها فقط سیستم ثابت روزانه شونو انجام میدن وکار جلوبرنده ندارن. 

ویابرعکس  فقط مشغول کارجلو برنده هستن و سیستم وروتین ثابت زندگیشون مختله که اون هم کاملا غلطه

واین مطلب در متعادل شدن زندگی خیلی کمکم کرده.

روی هردو تای این سیستم برنامه بریزیم وبراش، فکر کرده باشیم. 

بانو همیشه اینطور نیست 

بالاخره همونطور که خوشی هست گاهی دلخوری هم پیش میاد بواسطه همین نزدیک بودن و حال ادمو خراب میکنه و من تمااام تلاشمو میکنم که کلا توی حاشیه باشم و درگیر نشم ولی خب دلم میخواد همون تنش های کم و کوچیک هم نباشه مثلا من دوس دارم وقتی مهمون دارن ماهم میگن بیا(چون فقط همون موقع ها میگن مگه اینکه همسرم خودش بره بگه میخوایم بیایم شام)دوس دارم منم مث بقیه سر شام برم ولی چه کنم که هم از نظر خودم زشته هم اینکه همسرم کارشون طول می‌کشه و میگن تو برو منم میام 

مخصوصا اگه مهموناشون از فامیل های مشترک هم باشه که دیگه دیر برم خودم معذب میشم 

این یه مورد هم میشه کمکم کنید مثل همیشه؟؟؟؟ 

و متن هایی میگین در مورد خونه؟؟ 

همسرم همش میگه ما اول راهیم بزار حمع کنیم خونه بخریم ولی من دلم نمیخواد روزای خوبمو از دست بدم چون شرایط خونه خیلی اکی نیست واقعا..نور نداره... ادم دلش میگیره

ای وای بانو جون ،🥺🥺 میخواین برین بازم؟؟ 

کاش بمونید و کمکمون کنید خیلی بهتون احتیاح داریم خییلی هر چند شاید خودخواهی باشه چون وقت و انرژی از شما میبره ولی خدا توان و نیروش هم بهتون میده انشالله 

سلام بانو جون.تاپیک رو میخواین ببندین؟

کوتاه شده ی  مطلب بالا  میشه این

داشتن روتین صبح

انجام کار جلو برنده

وانجام روتین شب

این سه مورد رو برای هرروز زندگیمون بزاریم

جمعه هم استراحت کنیم.هرشب چک لیست فردا مونو بنویسیم. 

من با این کارهاتونستم نصف مشغولیت ذهنی ام رو خالی کنم وکمتر به افراد سمی اجازه بدم عمرم روتلف کنن. 

سلام بانو جان خوش اومدین 

من خیلی شما رو دوست دارم و تاپیک قبلیتون خواننده خاموش بودم 

من یک مشکل دارم امیدوارم بتونی کمکم کنید 

من شوهرم خرجی میده خوب مشکلی ندارم 

با چیزی که تو تاپیک های قبلیتون خوندم تونستم رابطه با خانواده اش رو مدیریت کنم 

فقط شوهرم اجازه نمیده من برم بیرون میگه هنوز نادون هستی نمیتونی بری فقط گاهی میرم سوپری 

و مثال میگه با جاری حرف نزن صمیمی نشو‌زندگبمون رو بهم میزنه 

میگم خب من خودم عاقلم میتونم تصمیم بگیرم میگه 

نه اونو نمی‌شناسی عاقل نیستی فکر می‌کنی عاقلی 

چیکار کنم راهنمایی کنید ممنونم

سلام جانم😍

خیلی ممنونم از توضیح مفیدتون ❤

نمیدونم چرا از این پست تون دلم گرفت 

انشالله با تاپیک جدید ببینیم تون

دوستون داریم💞 

خدایا به وقت و انرژی بانو آرتمیس عزیز برکت بده

پرنسس عزیز خواهش میکنم قبل رفتن جواب این سوالمو بده بعد برو خواهش می کنم.به نظرتون عکس العمل معکوس این شکلی راه درستیه؟

ضمن اینکه اقا یه ادم بزدل ضعیفه بی دست و پاس که زورش فقط به من می رسه.این دفعه این کارو بکنه به داداشم میگم بیاد لهش کنه یا اینکه میگم بیا اینجا بشینه بعد من کمربندو چوب و شلنگ رو بر میدارم می افتم به جونش.نع به حاطر کتک هایی که خوردم به خاطر دلشوره ای که این یک سال انداخته به دل مامانم تاااا میخوره میزنمش