منو مادر شوهرم بودیم گفتیم بهش زنگ بزن بگو دیگه زنگ نزنه اخه من اصلا مزاحمی نداشتم از وقتی به این ج نده زنگ زدم یه مزاحمی پیدا کردم زنگ زد بهش گفت زنم راضی نمیشه بگیرمت 😞😞😞 زنو بچمم دوس دارم نمیخوام زندگیم نابود شه اونم گفت منم هوو نمیشم تموم شد اما خیلی ناراحت شدم گفت زنم نمیزاره بگیرمت گفتم یعنی اگه میزاشتم میگرفتیش؟گفت نه گفتم این گفته باید زنت راضی باشه یکی دیگه بگه زنت مهم نیست میگیریش گفت نه
بخاطر یه ادم عوضی میخوای خودتو بکشی و بچه ات بیفته زیر دست اونها؟فکر کن ببین این ادم ارزششو داره؟بعداز اونهمه بی حرمتی چرا مدام بهش زنگ زدی اون زن کیه که بهش میزنگی و اس میدی؟این راهش نیست عزیزم خودتو دست بالا بگیر کاری کن شوهرت بیفته دنبالت با دست پس بزن با پا پیش.
یکی از دوروبریای منم بخاطر خیانت زنشو طلاق داد بخدا قسم یه هفته نکشید مس سگ پشیمون شد عاشق زنش بود و اونم خیلی دوسش داشت..الان افسردگی گرفته از زن جماعت بیزاره روزی هزاربار میگه کاش برم بگم گه خوردم بیازندگی کنیم
خیلی بهش اطمینان داشتم الان اصلا اطمینان ندارم تا سر کوچه بره بگین چی کار کنم اونم میگه چرا این طوری اگه میخوای این طور باشی تا برم ترو خدا یکی راهنماییم کنه
كاري با راست و دروغ شوهرت ندارم
قرص برنج گرفتنت چيه
فك ميكني بخوري ناراحت ميشه شوهرت
بعد يه مدت فراموش ميكنه
اين بچه شماس ميفته دست نامادري
از فكر قرص بيا بيرون
خوردنش يه لحظه دردش يه عمر
برا خودت همه هم به دخترت ميگن مادرت رواني بود
نميدونه كه قضيه چيه
قرص برنج بخوری بخاطر چیی؟ قرص برنج میدادی اون شوهر ذلیل شدت بخوره حیف تو نیست
