زنگ زدم به زن داداشم

عزیزم شما مدعی هستی باید زن داداشت هم سجده ی شکر بجا بیاره که شما خواهرشوهرش هستی

و میگی هیچ اذیتیش نمیکنم

ولی میدونی احترام هم مهمه؟ طرز فکرت که زن داداشت و ی چیز جدا از زندگی داداشت میبینی خودش باعث کلی دلخوری و بی احترامی میشه تو طول زمان

بهتره رفیق باشی و تعادل و رعایت کنی

نه به اون شوری شور نه به اون بی نمکی

الان جبهه گرفتی دربرابر حرفام 

ولی لطفا بهشون فکر کن 

الان نسل های جدید با زن داداشون صمیمی میشن ،نه دشمن و غریبه 

خدا الهی بهت ارامش بده قضاوتت نمیکنم ولی انگار با دید منفی و رفتاری ک با خودتون شده نظر‌میدید

قیافم بعد خوندن کامنتا شبیه پروفایلت شده😂🥲

همینو بگو بخدا

من بچم مریض بود  مادرشوهرم براش اب سیب فرستاد دو سه روز بعد موز فرستاد

باید میرفتم دعوا میکردم میگفتم برا مال و اموال ما نقشه کشیدین یا فکر کردین من بفکر بچم نیستم یا اینکه شایدم  مادر شوهرم قصد داشته زندگی ما رو‌خراب کنه

نه نه بنظرم فکر کرده ما گداییم نمیتونیم بخریم 

خخخخ دقیقا دیدگاه بعضی کاربرا اینجوریه

داری میبری؟

حالا اگه خواهرزن سوپ می‌پخت و میاورد، چه تعریفایی که نمیکردن....😏😏

عروس ما هم به همه چی بدبینه حتی به فامیل شووهر 

فقط‌موقع مشکلات خانواده شوهر خوبن😏😒

ی سوپ بردن برا برادر میشه خود شیرینی

بازم خداروشکر 

من خواهرشوهرم پزشکه همسرم یا پسرام ی اخ بگن فوری میاد سرم میزنه تقویتی و دارویی با هزینه خودش  حتی خداشاهده چهار پنج صبح حتی از سرکارش میزنه میاد

یعنی این لطفش یجوری که ن تنها من بابا مامانمم هی ازش تشکر میکنن چون باعث اسایش من که دخترشون شده این کارش 

منم تنها کاری که میتونم بکنم تولدش هرسال طلا میخرم حداقل جبران هزینه ای که میکنه بشه

چی میشه مگ

من هیچوقت پشت‌ در خونه داداشم نمیمونم و اگ روزی بمونم جای اون زن رو توو خونه داداشم پر میکنم

من خوبیم خوبه بدیم خانمان سوز

بعدشم رفتارم جوریه ک ن ب کسی بی احترامی میکنم ن با کسی خیلی راحتم ک پررو باشم تا باهام راحت باشه بخواد حرکتی بزنه

جوری رفتار میکنم ک همه بهم احترام میذارن 

شما مواظب زندگی و رفتار و افکار خودت باش

بنظرت ایرادی داره؟

من خودم آدمی بودم که اوایل واقعا محبت های خانواده همسرم قبول میکروم و میگفتم وای چقدر خوبن چقدر مهربونن ولی الان بعد ۵سال واقعا میگم حماقت کردم

فهمیدم هیچکدوم خوبی و محبت برای خودمون نبود برای نمایش جلو مردم بود جلو فامیل ک وای دیدی ما چقدر خوبیم داداشمون دیدی ما خوبیما همه شد منت 

الان ی لیوان آب هم ازشون قبول نمیکنم چون میدونم قبول کنم همون تو کل فامیل و هم محلی ها پخش میشه 

مثلا مادرشوهرم هیچوقت هیییچوقت از خونش میای هیچی بهت نمی‌داد میزاشت مثلا دایی شوهرم داشت میومد سمت ما دوکیلو پر تقال میداد میگفت ببر برای فلانی

خب اینو برای ما نمی‌داد ک برای خودشیرینی جلو فامیل میداد.

ازین نمونه ها بسیاره .

دیدی خواهرم چقدر بفکرمه برام سوپ درست کرد آورد تو چیکار کردی 

تو میدونی مدیریت اون خونه با خانم خونه است 

خودت زن هستی 

اجازه گرفتن نیست، باید بهش بگی اطلاع دادن هست

زنگ میزنی میگی داداش، یا زنداداش،هستین بیام خونه تون؟ اگر گفتن اره، می فرمایی خونه شون

تموم شد و رفت 

نه اینکه بی خبر بری خونه کسی 

شاید زن داداشت خونه و تمیز نکرده باشه یا آماده مهمون داشتن نداشته باشه

میگفتن‌ درد خواهر زنه بخوره توو سر خواهر شوهره ب فکر داداشش نبود ولی وقتی خودشون گیر باشن یاد داداشش میوفتن