2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بنظرت چرا خودش میگه حرف میزنیم دعوامون میشه

حرف میزنید تنش ایجاد میشه 

باید حرف هایی بزنید ک برای هر دو خوشایند باشه 

باید بلد باشی سر حرف رو چطور باز کنی 

روزی لباسی خواهی خرید که مرگ در ان اتفاق میفتد بی آنکه بدانی

سرکار هم‌ک نیس اینطوریه

آهان خب شاید باخودش میگه خانمم

که خونه هست حضوری همومیبینیم

دیگه چه کاری تلفنی حرف بزنیم

کارش قشنگ نیست ولی خب نمیشه

که اعصاب خودتو خورد کنی عزیزم

دنیای آدما وقتی خراب میشه که آدمای دروغگو نقش آدمای مهربون رو بازی میکنن💔

لابد حرفهاتون براش جذاب نیست .

ببین مشکل کجاست 

زنگ میزنی چی میگی 

مثلا غر میزنی 

ناله میکنی 

گلگی میکنی 

زیاد زنگ میزنی 

اینا گه گفتم دلیلش خستگی خانم یا وابستگی خانم هست 

ردیفش کن درست میشه 

وقتی به خدا اعتماد کردی . دیگه برای هر چیزی که حکمتش رو نمیدونی باهاش بحث نکن . 

برا دوستم با دوست پسرش ایطوری شد ازش جدا شد

به نظرم باهاش سرد رفتار کن وانرژیتو بزار روی خودت،ورزش کن به خودت برس برو بیرون و...تا نظرش بیاد سمتت

باز باران! باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟ روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟ در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟ کودک خوشحال دیروز غرق در غم های امروز یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد بــاز بــــاران بــاز بــــاران می خورد بر بام خانه بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه ....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792