اینایی که میگین تو یه ساختمون بودن با خانواده شوهر کنسله

منم قرار بود یکسال اینجا زندگی کنیم بعد بریم الان یکسال شده ۴ سال

مردا اکثرشون برن خونه مادرشون بشینن و اجاره ام ندن دیگه از اونجا نمیرن

ممنونم عزیزم،واقعا آدم از یه سنی که بگذره فقط دوست داره مستقل باشه حتی از پدر مادر خودش که باهاشون بزرگ شده چه برسه به غریبه که شناختی هم ازشون نداری🥲

سختت نیس 

متاسفم،درکت میکنم،قبول دارم یه سری مشکلات پیش اومد ولی خوب شوهرمم یه کم بیخیال بود برای تعمییر من فقط حرص میخوردم🥲شما هم با هم تو یه خونه هستین؟

ببین گلم من زندگی در کنار مادر خودمون رو هم قبول ندارم چه برسه مادر شوهر .. چون روی زندگی و تربیت بچه ها خیلی تأثیر میذاره بچه ها چند تربیتی میشن و این اصلا خوب نیست.. مستقل که باشیم میتونیم راحتتر زندگی مونو بچرخونیم و رو تربیت بچه ها مون تمرکز کنیم.. چون اونا میشن دایه مهربان تر از مادر.. به غیر از این که جا های دیگه هم دخالت میکنن به عنوان دلسوزی 

اینطوری عالیه ..خداروشکر انشالله همیشه سلامت باشید

ممنونم

 الهی همیشه چرخاشون عالی بگرده همسرم میگه خودش بشه راننده و شاگرد هم بگیره

به سلامتی من بودم مادرشوهر رو تحمل میکردم اما خواهرش رو نه... البته مطالب رو کامل نخوندم حتما احتیاج داشتن که همسرتون تشخیص داده کرایه نگیره ازشون انشالله خدا بهتون عوض بده

آره درسته منم همسرم بیخیاله

ما تو یه ساختمونیم راهمون یکیه ما بالاییم اونا پایین

دقیقا

من حتی پدر خودمم مثلا یه وقتا بچمو دعوا کنم دخالت میکنه میگه ولش کن و چیکارش داری و فلان

عزیزم من ۷ سال پیش مادرشوهرم توی یه ساختمون دو طبقه بودم.الان مستاجرم ۹۰ درصد حقوق شوهرم برای قسط و اجاره خونه میره.از لحاظ مالی تو سخت ترین شرایط هستیم.ولی من به زندگی با پول کم راضیم تا زندگی با مادرشوهر.

احسنت بر شما منم حرفم همینه بچه دیگه از پدر و مادر حساب نمیبره به قول معروف پررو میشه تا چیزی بگیم سریع میره سراغ پدر و مادر مامان بابا اوناهم میزنن مارو خراب میکنن 

آره واقعا حتی اگه دورم باشی گاهی دخالت میکنن چه برسه تو یه ساختمون ک ممکنه هرروز ببینیشون و صداتو بشنون و کلا از همه زندگیت باخبر بشن

خب اون دیگه عدم تلاش کافی همسرتون

سلام نه گلم نزده