سلام ممنون میشم چند لحظه وقتتونو به من بدید
دکترا میگن وسواس فکری دارم ، خودم احساس میکنم یه چیزی به مغزم چسبیده و یه فکرایی رو میاره تو سرم و مجبورم میکنه که بهشون جواب بدم و نمیتونم بیخیالشون بشم همش از یه دعوا شروع شد که نتونستم قبول کنم که از طرف ترسیدم و کوتاه اومدم و این فکرا اونجا شروع شدن که تو باید بری بهش ثابت کنی که نترسیدی وگرنه تو خیت شدی و ترسیدی و احساس دلشوره بهم میداد ، خیلی قرص خوردم ولی هیچ اثری نداشت و بدتر شدم الان به زمین و زمان گیر میده این فکرا مثلا نمیزاره ترسو قبول کنم میگه شاید اصلا ترس چیز اشتباهی باشه کلا هرجا میرم این فکرا رو باخودم حمل میکنم اذیتم همش ، یبار تمرکزمو از رو فکرا برداشتم و دادم به اطراف و بهتر شدم ولی دوباره فکر کردم چون فکرا منو میکشوندن منو به سمت خودشون و دوباره فکرا اومدن بنظرتون چیکار کنم؟
نشخوار فکری با وسواس فکری فرق میکنه؟ممکنه مال من نشخوار فکری باشه؟
در ضمن پسرم ۱۹ سالمه