من دوماهه باردارم،از همون اول که فهمیدم تا همین الان همسرم فقط داره ابراز ناراحتی میکنه و میگه چقدر از این اتفاق ناراحته و منو مقصر میدونه،اول دست تنگی رو بهونه کرد ولی بعد خانوادش کمک کردن و اطمینان دادن تنهاش نمیزارن،بازم همچنان ناراحته و همیشه هم میگه،روابط بین ما اصلا خوب نبود ولی من اهل جدایی و طلاق نیستم،پس تصمیم گرفتم حداقل حس مادری رو از خودم دریغ نکنم بقیه هم همش میگفتن چرا بچه نمیارید،سه سال از عروسیمون و هفت سال از عقدمون میگذره،اولش خب بنظرم سنم کم بود بچه دار نشدیم،الان داره بیست و پنج سالم میشه همسرم هم سی و یک ساله میشه،فکر کردم سنمون مناسبه،خودشم تا قبل بارداریم گفته بود امسال بچه میخواد،الان میترسم نتونم خرج بچمو بدم،همسرم یه وقتایی حتی هزینه منو هم نمیده،با اینکه داره،یدفعه آرایشگاه رفتم بن مژه و شیدینگ لب انجام دادم،رفتم یعنی برای بن مژه شیلدینگ هم تصمیم گرفتم بزنم،پولم کم بود گفتم شماره کارت بده یجا بزنم،طرفم منو نمیشناخت زیاد چون شهرمون کوچیکه میدونست فقط من کی ام،بعد رفتم خونه گفتم بزنه به کارت طرف گفت نمیزنم و انجام نمیدادی و این حرفا،اینم بگم گفته بود یه تومن در ماه بهم میده،این فقط نصف اون پولی بود که خودش وعده داده بود،خلاصه نزدو منم صبحش گوشوارمو فروختم زدم به حساب طرف،البته که تا ظهر برم مبلغ کمتری زد،دویست اینا بود زد فک کنم،یه چن باری از این اتفاقا اوفتاد،مراسم میخواستم برم پول نداد،وسیله دونگی گرفتیم خودشم تو جمع خورد ولی پولش رو نداد،خلاصه ازش برمیاد یهو نخواد هزینه چیزی رو بده،الان نگران بچمم بعد حرفای تند امروزش دلم نمیخواد دیگه حتی بچمو ببینه،از یه سمتم خودم کاری ندارم که هزینش رو بتونم بدم،میدونم بقیه کمک میکنن ولی من دلم نمیخواد وقتی محتاجم از کسی پول قرض کنم،این وضعیت تا کی؟هر موقع نداشتم قرض کنم به سختی هم بتونم پرداختش کنم،تلاشم اینه کاری انجام بدم مستقل بشم،ولی اگر شکست بخورم کسی نیست کمکم کنه،بقیه فقط منت میزارن،یدفعه اینطوری شده،بنظرتون چکار کنم؟زمانی که این بچه هم نبود بفکر کار بودم ولی به بن بست میخوردم،الان چندین برابر بهش نیاز دارم،دیگه برام مهم نیست همسرم،دل سرد شدم ازش،دلم نمیخواد از تقاضای پول کنم،چکار کنم؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اما دلم روشنه وقتی ببینش حس پدری پیدا میکنه ودوستش خواهد داشت...
گرکافرو گبر وبت پرستی بازآ،این درگه ما درگه نومیدی نیست،صدبار اگر توبه شکستی بازآ... اخطار زبان فارسی نازنین ما رو به نابودی است این زبان عشق،این زبان غزلوار حافظ، سعدی وفرهنگ پرافتخارما. وقتی واژهٔ جاگرفتهای در زبان فارسی داریم از جایگزین بیگانه آن واژه خودداری کنیم(مثلا چرا جدیداً به زمان تایم میگید، به چهره فیس؟این نصف فارسی نصف بیگانه اصلا جالب نیست ...)بسیار پسندیده هست اگر به زبان هایی چون انگلیسی،عربی،روسی و...کتاب بخوانیم یا صحبت کنیم اما درجای خودش وبا حفظ آنها، مخلوط زبانها درجای نامناسب فقط باعث آسیب رساندن ونابودی آن ها میشود...بگذاریم شاهنامه،لیلی ومجنون،غزلیات شمش،شیرین وفرهاد،بوستان وگلستان،دیوان حافظ و... نیز برای آیندگان قابل فهم باشد. ♥️این ویدئو راهم ببینیدhttps://uupload.ir/view/video.guru_20220112_104512383_6t28.mp4/
اولا منم اولش از بجه بدم میومد میخواستم بندازم حامله بودم از خودم چندشم میشد ولی دنیا که اومد همه چی عوض شد الان جونم به جونشه شاید همسر تو هم بعد دیدن بچه عوض شه دوما مگه خانوادش نگفتن کمک میکنن برو ازشون هزینه آموزش کاشت ناخن یا مژه بگیر خودت کار کن
همسر منم میگفت من بچه میخوام تا باردار شدم پشیمون شد تا چهار ماه اول بارداریم زندگیم با جهنم فرقی نداشت ببین اولش اینطوره ترس داره یه جوراییم حق داره بچه خرجش بالاس ولی نگران نباش به مرور خوب میشه منم ای تجربه رو داشتم بهت قول میدم درست میشه
ما گناه رو نمی بینیم مگر انکه زنی مرتکب آن شود ...!