مادری ک 20 روزم زنگش نزنی زنگت نزنه
تازه من تو غربتم و زندگیمم یکم رو ب راه نیست
الان پونزده روزه من نزدم اونم نزده
تازه آخرین بازم ک حرف زدم
یه حرفی زده شده بود من ب مامانم گفتم اونم پشت اون یکی دامادش ایستاد و شوهرمو دروغگو خطاب کرد
و گفت من بجای دامادم قسم میخورم ک شوهرت دروغ میگ
بعدا مشخص شد ک اتفاقا داماد دروغ میگفت شوهرم راست میگفت