خانوادهام خیلی سمی هستند بخاطر اون ها مجبور شدم از ازدواج کنم یه شهر دیگه تا فرار کنم و الانم بعد از یه بچه قهرم با همسرم .. تقصیر من نیست همیرم خلاصه الان خیلی وقته بچمو ندیدمش خانواده ام میگن برو اما اون زندگی نیست ...و الانم دارم حسابداری میخونم و از اخر هفته تدریس زبان مادرم فشار میاره و میرم اتاق خواهرام میگن لامپ خاموش کن دوازده شب که ما رفتیم بیرون بخون و تدریس انلاین کن ..خسته شدم دلم از همه چیز خسته شده
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
فراموشش نکردم میخوام پول جمع کنم برای مهاجرت و طلاق و جدایی و اونم ببرم اما الان مانع درس و کار منه ...
بچه تونو گذاشتید پیش اون؟مگه نمیگین روانیه؟
مهدی جونم من دوشب قبل از رفتنت برات کلید ساختم با جا کلیدی قلب که دیگه پشت در نمونی وقتی من و آدلیا نیستیم تورو خدا فقط یه بار کاش از این کلید استفاده میکردی 😭مهدی یادته تولدت سال ۹۱ دم دانشگاهت بادکنک باد میکردم ماشینت رو تزیین کردم همه فکر میکردن خل شدم .مهدی جونم آدلیا دلش هوات رو کرده بیا و بهش بگو خدا اجازه داده دوباره بیای پیشمون و شبای سه نفره مون تا ابد تکرار بشه بیا تورو خدا😭😭
من مهارت های زیادی دارم دارم روزمه سازی میکنم اما واقعا سخته وقتی فشار خانواده روت باشه
شما از خانوادت فرار کردی ازدواج کردی الان دوباره از شوهرت و بچت فرار کردی برگشتی پیش خانوادت هم خانوادت رو میگی روانی بودن هم همسرت
بهتره با مشاور صحبت کنی الان بچتون به مادر نیاز داره
مهدی جونم من دوشب قبل از رفتنت برات کلید ساختم با جا کلیدی قلب که دیگه پشت در نمونی وقتی من و آدلیا نیستیم تورو خدا فقط یه بار کاش از این کلید استفاده میکردی 😭مهدی یادته تولدت سال ۹۱ دم دانشگاهت بادکنک باد میکردم ماشینت رو تزیین کردم همه فکر میکردن خل شدم .مهدی جونم آدلیا دلش هوات رو کرده بیا و بهش بگو خدا اجازه داده دوباره بیای پیشمون و شبای سه نفره مون تا ابد تکرار بشه بیا تورو خدا😭😭