دیگه تو که زنگ زدی شستیشون بهتر بود میموندی توی خونت...
جنگ کردی برای زندگیت بعد زندگی رو ول کردی رفتی خونه مامانت
حرف شما کاملا بیمعنیه که میگی یا من یا خانوادش تو یه بچه بیاری باصدتا بدبختی بزرگش کنی میفهمی معنیه حرفمو چرا فشار به شوهرت میاری درحالیکه اون اصلا مقصر نیست، شوهرتو فقط دلسوزه دلش نمیاد دل پدرمادرشو بشکنه وگرنه چشم داره میبینه که چقدز فرق گذاشتن، فکر میکنی برایه مرد خیلی راحته خانوادش فرق گذاشتن حالا زنم گرفته بیشتر به روش میاره الکی بلندشدی رفتی قهر خونه بابات به شوهرت بگو بیا دنبالم اما دیگه نمیخام از پدرومادرت حرفی زدشه خونمون بخاطر اینکه فقط باعث اختلافه،
ی چیزمیگم اجی ی زن هی صبوری میکنه پوستش هی کلفت میشه ولی تاکی درداسی شوهرش ک پشتش نیس وقتی پشت زنش نیس اسی ب چه امیدزندگی کنه امیدوارم سرعقل بیادشوهرش بفهمه هرکسی نفراول زندگی خودشوداره این اسی ک شوهرشوبراخودش میخاد
شوهر من یکبار از زبونش در رفت گفت انگار فقط من سرراهی بودم!!!
درهرحال آخرش پدر مادر زحمت میکشن گرچه فرق گذاشتن گناهه واقعا
ولی خوب اونها پدر مادرشن همه کس او
بعد سالها ازدواج همینکه یه چیزی به مامانش گفته که دیگه نیش و کنایه نمیزنه بع من و اذیتم نمیکنه بسه برام
خودش خوبه کافیه
برای شوهر من هیچ کاری نکردند. شوهرم خودش کار کرده از بچگی و خرج دانشگاهشو داده. انقدر فرق گذاشتند بینشون که شوهرم بارها برام تعریف کرده. این پدر و مادر به چه دردی میخورن؟ من حرصم میگیره هنوز بهشون کمک میکنه و همیشه ساکته در برابر بی احترامی هاشون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
