این بار با خنده و خوش رویی بگو
عزیزم شوهرم یادش میره به من بگه که شما تشریف میارید
بخاطر همین من هول هولکی میشه همه کارام و
به دلم نمیشینه پذیرایم
دوست دارم که براتون سنگ تموم بزارم
لطفا از این به بعد به خودم اطلاع بدین که میایین
بعدشم هر موقع بهت زنگ زدن
اگ حوصله نداشتی یا کاری داشتی یه بهونه بیار و تمام
اگ هم باز به شوهرت زنگ زدن
یه سری هیچ کار نکن
بگو ای واییی گفتم ک شوهرم بهم خبر نمیده که میایین
دقیقه نود بهم
خبر داد
بعدشم یه املت بزاز جلو شون که یادشون بمونه به خانم خونه زنگ بزنن که میان