2777
2789
عنوان

خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 150148 بازدید | 896 پست
پدر مادر حق دارن... اما جاری و ایل و تبار بیجا میکنن برن خراب شن تو سر ی خانم باردار... خووندی نوشته ...

خب اینا هم برن ... گناه اون مادر چیه که عروسش افسرده شده و خونه مادر شوهر نمیره؟

خب بره

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به نطرم قبل اینکه خانوم شرایطشو بگه آقا هر جا میره خاستگاری باید بگه اولویت اولم خانوادم هستن و هر ر ...

اینکه روز اول حرفاشونو بزنن که خیلی عالیه،خود من روز اول راجع به معاشرت با خانواده، دوستان، همسایه،و‌... با خانومم صحبت کردم و نتیجه هم گرفتم. 

اما ایشون میگن ماهی دو بار مادر شوهر و....میان خونه پسرش نباید بیاد،چرا؟ چون ما خونشون نمی‌ریم!

حالام باردارم دیگه کلا حق ندارن که بیان!

اولا مادر شوهر ته، اومده پسرشو ببینه و پسرش هم رضایت داره، تو هم خونشون برو، دوست نداری میتونی نری ....

ببین مثلاً با برادر ،خواهر،پسر عمو ،دختر عمه،دایی،خاله،عمه عمو، این افراد میشه قطع رابطه کرد، مثلاً بگین خونشون نمیریم، خونمون نیان، اما با خانواده نمیشه.


اسی بهانه بیار که دکتراسراحت مطلق برات تجویزکرد و اینو به مادرشوهرت بگو تا به همه خبربده

من یه مدت تو بارداریم استراحت مطلق شدم همه حا پرکرده بودن عروسم فلان و فلان و پسر بیچارم و ....درحالیکه اصلا فقط یه مدت استراحت مطلق بودم بعدش همه کارهای خونم انجام میدادم بازم همون حرفها بود بعد زایمانم هم میگفتن دلم برای خودم میسوخت همه کارها با خودم بود حرفای اینا رو میشنیدم کلی میسوختم

شماهم مثه زنداداش ما رفتار کن. اخرین بار 4 سال پیش با مامانم رفتیم خونشون. اونم چون دااداشم عمل کرده بود رفتیم بهش سر بزنیم. وگرنه  تا دعوت نکنن ک البته نمیکنن نمیریم. از اون لحظه ایی ک رفتیم ایشون رفت اشپزخونه بیرون نیومد تا وقتی ما بریم. موقع رفتن اومد بیرون ک میخواستم چای بزارم. 

به شوهرم زنگ‌میزنن نه من شوهرم نمیگه به من تا یه ساعت قبل اومدنکه هیچ غلطی نکنم

بهتر که دیرمیگه حاضری درست کن بگو ی ساعت پیش همسرم گفت واقعیته دیگه وقتی اونا میان و تونرفتی املتم بذاری زیادشونه 

این بار با خنده و خوش رویی بگو 


عزیزم شوهرم یادش میره به من بگه که شما تشریف میارید 


بخاطر همین من هول هولکی میشه همه کارام و 

به دلم نمیشینه پذیرایم 

دوست دارم که براتون سنگ تموم بزارم 


لطفا از این به بعد به خودم اطلاع بدین که میایین 


بعدشم هر موقع بهت زنگ زدن 


اگ حوصله نداشتی یا کاری داشتی یه بهونه بیار و تمام 


اگ هم باز به شوهرت زنگ زدن 

یه سری هیچ کار نکن 

بگو ای واییی گفتم ک شوهرم بهم خبر نمیده که میایین 

دقیقه نود بهم 

خبر داد 


بعدشم یه املت بزاز جلو شون که یادشون بمونه به خانم خونه زنگ بزنن که میان 

نی نی سایت ربطی به جنسیت نداره اساسنامه سایت رو مطالعه بفرمایید، ضمنا تبادل نظر انسان رو آگاه می‌کنه ...

چقدر ما رو هم آگاه کردی 

این همه خانوم گفتن راه نده فقط تو یکی گفتی مگه آدم حامله شه و بچه داشته باشه نباید کلفت خانواده شوهر باشه و قبلش اینو بگه به شوهرش 

اگه مرد مردی باشه اول آسایش زن و بچه اش مهمه بعد خانواده

اونم تازه جاری مفت خور 

مرد اگه خیلی خانواده دوسته بره کلفت بگیره برا خانوادش نه زنش بشه خدمت گذار ۱۵ نفر که هیچوقت خونش هم راهش نمیدن 

اینم برا آگاهیت گفتم که زنت یدفعه فرار نکنه

نَدین ،حالا این همه دادین چی شد؟؟؟؟ دستو میگم😎😐
اینکه روز اول حرفاشونو بزنن که خیلی عالیه،خود من روز اول راجع به معاشرت با خانواده، دوستان، همسایه،و ...

خب اگه درست بخونی میبینی برادرشوهراشو زن و بچشون میریزن اونجا تفریح 


نَدین ،حالا این همه دادین چی شد؟؟؟؟ دستو میگم😎😐
خب اینا هم برن ... گناه اون مادر چیه که عروسش افسرده شده و خونه مادر شوهر نمیره؟خب بره

برا اینکه هر دفعه میخواد بره میگن خونه نیستن

چرا شما خودتو میزنی به نفهمیدن 

نَدین ،حالا این همه دادین چی شد؟؟؟؟ دستو میگم😎😐
شماهم مثه زنداداش ما رفتار کن. اخرین بار 4 سال پیش با مامانم رفتیم خونشون. اونم چون دااداشم عمل کرده ...

نیم ساعت زیاد نبوده 

شاید چیزاش جور نبوده 

نَدین ،حالا این همه دادین چی شد؟؟؟؟ دستو میگم😎😐
نیم ساعت زیاد نبوده شاید چیزاش جور نبوده

جور نبود میتونست حداقل بیا یکم بشینه پیش ما بعد بگه میرم یه چیزی بیارم هرچند تابلو بود از عمد اونجوری کرده. . ما ک برای خوردن نرفته بودیم. داداشم عمل کرده بود بالاخره میدونه قراره بیان بهش سر بزنن. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز