خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

وقتی یه جایی میری محلت نمیدن هرکی باشه زودی بلند میشه. 

واسه اینا باید پررو بود من باشم بازم میرم عادی رفتارمیکنم 

اینبار وقتی اومدن خونت به شوهرت بهونه بیار که نمی تونی غذا درست کنی و از بیرون بگیر

از اول تا آخر مهمونی هم بشین کنارشون و بلند نشو. حسابی هم باهاشون گرم بگیر. به شوهرت هم بگو پیششون میشینم بهشون خوش بگذره کارهای پذیرایی رو بده شوهرت

در کل همه چیز رو بنداز گردن شوهرت که دیگه از این هوس ها نکنه

تنها راهش اینه رو مخ شوهرت راه بری پرش کنی.

ما دیگ نرفتیم. وقتی میبینی دلش به رفتنت نیست چرا بری. میگم ک 4ساله پامونو خونه داداشم نزاشتیم. یسری داداشم گفته بود شام بیاین اینجا.ما میخواستیم بریم ک  ساعت 7 زنداداشم زنگ زد اگه میاین شام بزارم ماهم دیدیم اینجوری میگه گفتیم نه مزاحم نمیشیم. 

اخرشم به داداشم سرکوفت میزنه ک دعوتشون هم میکنی نمیان کلاس میزارن 

. 

اخه تو مهمون میخوای دعوت کنی باید اینجوری کنی. خب معلومه وقتیم بریم میخواد اخم و تخم کنه بره اشپزخونه یا بگه خسته شدم از صب سرپا بودم

همون موقع که خبردارمیشی بزار بروبیرون،جایی،خونه مامان و،،،

خلاصه خونه نباش

شوهرت مجبورمیشه بگه اومدم خونه نبوده وخودش کنسل کنه

تاپیک پربازدیدچندروزپیش همین بود،خواهرشوهرمدااام خانوادگی خونش بودن تاآخرزندگیش نابودکردن،تازه طلبکارم بودن

فکر کن ماهی حداقل پنج تومن خرج خونواده شوهر کنی 

زیاااده واقعا

میدونم کار درستی نیست 

اما من باشم به اندازه ده نفر مثلا غذا میپزم ،بعد میگم وای تو پیمانه اشتباه کردم 

دفعه بعد اگه اومدن غذا رو شور میکنم 

دفعه سوم نمیان دیگه

درد منو داری...

درمان پذیر نیست

من بگم برات از مهمونا

خانواده شوهر از پدر و مادر برادرها که خیلی زیادن و بچه هاشون و خانواده جاری ها که شامل پدر مادر و داداش و خانواده هاشون...عمه ها و عروس ها پسرها که چهارتا عمه با چندتا عروس و داما و نوه ها که کلی می شن...خاله ها و دخترخاله ها و بچه وشوهراشون و حتی دوست خانوادگیشون...

دایی ها که خودشون یه ملتن...۸تا دایی و ایل و طایفه ...

از همه خنده دارتر مادرخانم پسرعمه شوهرم...

می یان ...چندروز می مونن حتی یک هفته تادوهفته هرسال دوبار یابیشتر...

کل پس اندازمون می ره....

کلا زندگی برام نذاشتم...

باشوهرم کلی دعوام شد اما جاری ها می دونن پیشتر می یان بخصوص یکیشون که خیلی گاوه ه ...

دیگه بریدم اگر بچه نداشتم تحمل نمی کردم...

اینم بگم ما نمی ریم نه وقتشو داریم نه روشو...

کلا زندگیمو به گه می کشن آسایش برام نمی مونه واقعا چاره ای ندارم...همه روش هارو امتحان کردم اما اما نتیجه نداد...

کاش از ایران می رفتیم ...شاید فرجی می شددد هرچند محالههه

😭😭😭😭😭😭😭

کاش وارد این تاپیک نشده بودم 

چقدر حرص خوردم به خدا

 کاملا قابل باوره

  تو ی کاری رو مرتب انجام بده چند سال دیگه اذیت نمیشی

عادی خسته نمیشی😊

 خب این بیشترشون رو میرسونه

تا وقتی بشینی فکر کنی یکی بیاد ناجیت بشه عمرت تموم شده خودت دست بکار شو خودتو بزن مریضی هروقت اومدن خجالت نکش بگیر بخواب هیچکارم نکن دوبار اینکارو کنی دیگه نمیان مگه تو کلفتی یا خونت هتل رستورانه ارزش خودتو نیار پایین فک نکن  با شکم حامله بلند شی هزار جور کار کنی عزیز شدی نه بی ارزش شدی فقط .چه جایی بهتر از خونه شما که همه چی محیا باشه 

استارتر دفعه بعد بی خبر برو . چند بار هم تکرارش کن . درسته با شخصیت هستی خبر میدی ولی چند بار باید برخوردت رو عوض کنی . 

خیلی زیاده 

موندم چطور میگن مدارا کن

هزینه هر سری براشون حداقل ۲ تومن میفته

حداقل