آخ اخ منم همینطورم یچیزایی از گذشته یجوریی داره میخورتم که حقیقتا دلم میخواد یه چوب جادو بردارم مثل هری پاتر این خاطراتو بکشم از مغزم بیرون.....
با کوچیکترین تنش و بحثی دستام بیحس میشه چشام میپره منم دلم برا بچه هام میسوزه....حیفشونه منکه تو خونمون بگومگو و دعوا زیاد ندیدم روان سالمی ندارم بچه هام گناه دارن بخاطر ما تباه شه روانشون
دارم میرم مشاوره فعلا بهم کتاب کی پنیر منرا دزدید پیشنهاد داده هنوز نخوندم