چی بگم والا فقط میدونم یه چندسال خیلی سخت میگذره
ازینور اون ور بهشون میرسن
مثلا یادمه استاد شوهرم ماهانه یه کیسه۱۰کیلویی برنج میداد بهمون
اکثرا هم بعدا میرن تو?سپاه و ادارات و ای ور اون ور مشغول میشن یا قاضی میشن
خلاصه بخان میتونن خوب پول درارن
خیلی از خرجهایی ک مردم عادی دارن اونا ندارن مثلا داییموداییمو خالم زندگیشون طلبگیه تولد نمیرن یانمیگیرن
ازمرکزخدمات حوزه ههاو جاهای خیریه بهشون گوشتوحبوبات میدن
اینجور زندگی کردن یه دل شیرمیخاد واقعا کلی طعنه و فقر باید تحمل کنن