خب دلیلشو میدونم ولی نمیتونم رفعش کنم
یه دلیلش اینه ک من درسم خیلی خوب بود و همه فک میکردن من بالاخره یچیزی میشم و زندگی خودمو پدرمادرمو ک تو فقر بودیم تغییر میدم که خب من بچه دارشدم و دیگه درس نخوندم الانم اعصابم ضعیف شده تا میام بخونم بچه نق میزنه باهاش بدرفتاری میکنم بعد حالم از خودم بدمیشه ک چرا هیچ کاریو تو زمان درست خودش انجام ندادم ک الان این باشه وضعم
دلیل دیگشم مالیه
هیشکی نیس کمکمون کنه یا حتی پشتوانهمون باشه یه وام بگیریم همسرمم سنش کمه کارخاصی هم بلدنیس ک بخاد خودش آقای ودش باشه مجبوره کارگری دیگرانو بکنه با حقوق ۷تومن ۸تومن
الانم ۱۰ماهه سربازه حقوق سربازی هم ۶تومنه! سرکارم نمیذاره بره ولژ گیریم سربازیشم تموم شد بعدچی??
مملکتمونم ک مملکت درست حسابی نیس ادم امیدداشته باشه ب این ک بتونه یچیزی با نخوردن و نخریدن جم کنه بلکه یه زندگی بسازه براخودش
زود زود همچی گرون میشه و صب تاشب هرچی سگدو میزنیم انگار فقط درجا زدنه
خو بااین اوصاف هرکس دیگم جامن باشه افسرده میشه