امسال مادر شوهروخواهر شوهرم کربلا ثبت نام کردن شوهرمنم موقع رفتنشون یک ملیونوپونصد زد به کارتشون واندازه یه تومن هم برنج وروغن وغیره خرید برا خونشون چهارتا برادر شوهر هم دارم منم به خواهر شوهرم گفتم یه کادوی خوب برا دخترم بیار من چیزی نمیخوام اون وقت یه تیشرت اشغال اورده با چندتا سنگ چشم نظر روی یه سنجاق سیاه شده دارم میترکممم چیکار کنم زنگ بزنم بهشون بگم یاهیچی نگم بگن خر بود نفهمید شوهرم پول رو جلوی من نداد ولی بعدا بهم گفت داده غیر از اون ۵۰ ملیون وام براش جور کردیم شوهرم یه هفته از صبح تا شب دنبال کاراش بود عفریته یه جعبه شیرنیم به ما نداد
یه صلوات برای سلامتی و عاقبت بخیری دخترکم میفرستی ؟ تخصص عالی در زمینه گذشتن از موقیت ها ی مختلف زندگی و گفتن جمله واااای خدایا من چرا اینقد خر بودموامروز به تاریخ ۱۶/آذر/۱۴۰۲ بی بی چک من مثبت شد و نی نی ناخواسته اومد تو دل من.مامانم من خیلی خوشحالم ولی بابا زیاد راضی نیست و اخم تخم کرده ولی من از همون ثانیه عاشقت شدم.بخاطر بیماریم استرس مریض شدنتو دارم ولی تورو سپردم به حضرت زهرا و از خدا میخام زیر بیرق ائمه نگه دارت باشه عزیزکم.خدایا شکرت..خب خب انگار بابا فندقو قبول کرده بلاخره🫡😂و داره کم کم باورش میشه پدر شده...امروز ینی ۸ بهمن من فهمیدم فندق یه دختر چادر زریه🥺🥹و من همونجا روی عکس سیاه سفید مانیتور گل سرا و دامن چین چینشو تصور کردم و از ذوق مردم براش ولی طبق پیش بینیم بابای دختری اصلااا خوشحال نشد و یک روز کاااامل رفت توی قیافه..میدونم عاشقش میشه حتی بیتشر از من و مادر خودش ولی خب...امروز ینی۲۷مهر نورجهان من ،دخترک شیرین و عزیزم دوماه و چند روزشه و شده همه ی زندگی منو باباش🥹 خدایا شکرت خودت نگه دارش باش و حفظش کن برامون
بگو اصلا به دردم نخورد ...یجوری بفهمون بالاخره بگو خوراکی خرمایی چیزی بیاره بهتر از یه وسیله بدرد نخوره
«هرگز با نادان بحث نکنید,تماشاگران ممکن است نتوانند تفاوت بین شما را تشخیص دهند⚠️»((از گرگ بودن دم نزن،انسانم گاهی آرزوست...ما از خودی زخم میخوریم بندِنفس یک تارِ موست🍂))
منم خواهر شوهرم رفته بود مشهد هیچی برامون نیورد فقط یکم نخود چی کشمش اورد البته توقعی هم نداشتم بعد شوهرم از کربلا کلی لباس و دمپایی و اسباب بازی واسه بچه های خواهرش اورده بود 😒
نه عزیزم من مگفتم یکی هستین گفتم از نظر شخصیتی تفاهم دارین
من فقط از رند بازی بدم میاد .طرف به زبون گفته یه چیزی خوب برای بچه بیار خب واقعا چی میشد یه چیزی خوب برای بچه میخرید .بعد واقعا جای دوری نمیره برای نوه خودشون بود بخدا عروس ما اینقدر بد بود که اگه بگم چه کارا کرد باور نمیکنی اما مامانم اینقدر خوبی کرد که خودش دیگه خجالت میکشه بعد مامانم هر کاری از دستش برمیاومد برای نوه هاش انجام میداد
بخوامم بتیغم از داداشم میتیغم ن خانمش مال داداشمه کاش اینو توام درک کنی پولی ک داده مال خودش بوده ن تو تیغیدنم تو کار من نیست شکر خدا وضعم خوبه چشم و دلمم سیره مثل بعضیا ب دست بقیه نگاه نمیکنم له له بزنم
'امیدوارم غمی که داری ؛ نور بشهتموم راهروهایِ قلبت و روشن کنه✨💛🫀🕯'