وااای خدایی خوشبحالت چقدرباهات راحته
من سالی یبارمیرم خونع خواهرشوهرم اونم عیدکه عیدی خودشوبچه هاشومیدم
بعدهرسال یک ربع میشینیم فقط جیغ ودادمیکنه
که مبادابچه هام خونش به چیزیش دست نزنن
اینکه میگه بیابازی کنن.من ازخدامه یباربگه بیاین.همیشع اون اینجاست هفته ای دوبارمیاد.خونمون.من اصلانمیرم
میگه نیاین من ازمهمون خوشم نمیاد😐