2777
2789

سلام،من هنوز دوران عقد ب سر میبرم،

پدرشوهرم فوت شده،فقط مادرشوهرم هست 

بجز همسر خودم،یک برادر شوهر هم دارم 

همسرم کنار خونه مادرش یک خونه درست کرده برای خودمون ،هنوز برادرشوهر کوچیکم مجرده، 

هر زنی آرزو داره تو خونه ی خودش راحت و مستقل باشه خصوصا اولای زندگی🥺 ولی وقتی که برادرشوهرمم ازدواج کنه مادرشوهرم باید نوبتی خونه ما باشه یا خونه برادرشوهرم 

از همین الان من گاهی نگران اون روز ها میشم،سخت نیست؟ کسی تجربه داشته؟ چجوری باهاش کنار بیام،

 شوهرمم رو مامانش حساسه هر وقت راجع ب این موضوع باهاش حرف میزنم،ناراحت میشه.

دوست دارم خونه خودم مستقل باشم،کسی نباشه که بخواد تو کار خونه،چمبدونم غذا درست کردن یا بقیه مسائل دخالت کنه،

شما راهنماییم کنید چطور تو ذهنم با خودم کنار بیام

که مادرشوهرم بیاد خونه ی من🙂

با اینکه مادرشوهرم از خودش خونه داره،دقیقا چسبیده به خونه ی ما،من ب شوهرم میگم خونه ی خودش باشه 

نهایتا شب ها ک میترسه بیاد خونه ما شوهرم ناراحت میشه 🤦 خدایی حرف من منطقی تر نیست؟ 

از الان استرس اون روزها رو دارم🥺







من هرگز حاضر نمی‌شدم یکی از دلایلش هم نوع پوششمه

"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

زمانی که پدرمادرم پیر و ناتوان بشن ازشون نگهداری میکنم 

حتی شده بخوام خودم نگهشون دارم 

پس شوهرمم بخواد نگهداری کنه من مخالفتی نمیکنم باهاش کمک هم میکنم

چون خودم پدر مادر دارم 

مهم نیست یکی پزشکی بخونه یا مهندسی،مهم اینه اول انسانیت بخونه                                                      باحیوانات مهربان باشیم...

من اطرافیان دیدم رفتن خونه دو واحدی، مادرش جدا خودشون جدا... اینجوری خیلی قابل تحمل تره

من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان، هی چرخ بزن در دل من، دل را بتکان/این هم نفسی چه حس و حالی دارد در پیکر من دو قلب دارد ضرباان  28 خرداد 1401 دخترکم پا به دنیای عاشقانه من و باباش گذاشت، امیدوارم رفیق های خوبی برای همدیگه باشیم... دعا کنید لایق بهترین  هدیه خدا باشم و بتونم خوب تربیتش کنم... حس شیرین مادری رو برای همه منتظرا آرزو میکنم

من مادرشوهر زن خوب و مهربونیه از مادر مهربان تر و خوش اخلاق تر ولی اینکه بخواد با ما زندگی کنه احساس میکنم دچار چالش بشم یکم معذب میشه ادم تو خونه خودش

هر صبح تو اولین چیزی هستی که براش شکرگذارم.( دوست دارم همسرم)😍
نه   واسه مادرشوهرت یه خونه کوچک اجاره کنن نمیشه؟

اصلأ خودش خونه داره،خونه ش هم چسبیده به خونه منه،شوهرم میگع من مامانمو  ول نمیکنم،مگه تو خونه خودش زندگی کنه یعنی مامانشو ول کرده؟

قبل از عروسی حتما شوهرت رو راضی کن وگرنه ب مشکل میخورین وقتی خودش خونه داره دلیل نمیشه بیاد خونه ی شما

من ريخته ام در رگ تو شیره ی جان❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤این هم نفسی، چه حس و حالی دارد❤ در پیکر من دو قلب دارد ضربان💞21آذر99 بی بی چکم مثبت شد خدایا هزاران بارشکرت😍😍پسرم مبتلا ب هیپوسپادیاسه سوالی داشتین خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم اگر اطلاعاتی هم در این زمینه دارین ممنون میشم بهم بگین❤️

نه اصلا حاضر نیستم 

روتون تو روی هم باز میشه و ممکنه به ایشون هم بی احترامی بشه بهتره مستقل زندگی کنن

تو که آخر گره رو باز میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی.  میشه برای خواسته دلم صلوات بفرستی

چرا نوبتی بیاد خونه شماها ؟ اینهمه خانم مسن تنها زندگی میکنن اینم مثل  بقیه 

ضمنا از الان اشتباه میکنی در مورد این مساله با شوهرت حرف میزنی ، بزارهروقت داداشش ازدواج کرد بحث شو پیش بکش چرا واسه اتفاق نیفتاده کام خودتو شوهرتو تلخ میکنی؟، الان خودتم بکشی شوهرت به سمت مادرش میره چون یه عمر پیش مادرش بوده ولی تنها چندماهه با سما آشنا شده هنوز پایه های زندگیتون محکم نیست، چند سال که از ازدواج تون بگذره اون موقع شوهرت کاملا هم نظر میشه باهات ..الان چه توقعی داری، شوهرت هنوز وابسته محبت مادره ، 

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اجابت دعا

karbalaiii | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792