میگذره عزیزم ، اینم میگذره ،
یه روز شاد میاد که میگی چه خوب که این کارو نکردم، هیچ کس فردا رو ندیده ، اگر داستان زندگی منو میشنیدی می‌فهمیدی که واقعا باید به فردا امیدوار بود ، گاهی اصلا فکرشم نمیکنی چه روزهای خوبی در انتظارته
روزای سخت نمیان که بمونن، خیالت راحت، میرن پی کارشون. و اینکه با نبودنت هیچی تغییر و هیچ کسی بعد یه سال ناراحت نمیشه، این فقط خودتی که داری فرصت زندگی کردنو از خودت میگیری. تو میتونی شرایطو تغییر بدی به نفع خودت، چرا باید به نفع دیگران بزنی کنار؟!؟! خودخواه باش عزیزم
آخه بعضیاشو اون باعث شد که به اینجا برسم من خیلی شاد وسر زنده بودم وقتی باهمسرم ازدواج کردم خیلی عاشق زندگیم بود تا وقتی دروغاش در اومد تا وقتی فهمیدم مواد فروشه وخودش معتاد به ترامادول وهمش تشنج می کرد البته الان سه ساله پاکه اما من دیگه او دختر سرزنده وشاد نیستم
شوهرم عوض شد توبه کرد پاک شد پر از عشق شد اما من افسرده شدم از وقتیم خودکشی کردم با رواندرمانگر در ارتباطم ولی خب تهش همش به خودت بستگی داره که افسرده بمونی یا شادو سرزنده باشی
مادرم فک میکنه من خوشبخت ترینم از غمم خبر نداره ولی همیشه وقتی تصویری حرف می‌زنیم میگه مادر یه غمی تو چشماته چشمات دیگه نمیخنده منی که از صدای خنده هام تا خونه همسایه میرفت میگم نه مادر یکم خسته ام بچه داری و... خستم کرده
تورو به امام حسین نکن این کار رو باشوهرت کاری ندارم از وجود خودت لذت ببر اخرتت رو بخاطر یکی دیگه خراب نکن که پشیمون میشی اونوقت دیگه هیچ فایده ای نداره
