بچه ها امروزرفتم متخصص اعصاب و روان علایمم روگفتم گفت بهت شوک واردشده تشخیصش باتوجه به حالات من دوقطبی بودقرص برام نوشته.ماجرای اینکه چی شدبرمیگرده به قضیه تلخ خیانت که قبلانوشتم.الان هدفم اینه خوب بشم چون یک بچه کوچیک دارم
خاک تو سرش که خیانت کرده اصلا ارزش یه لحظه فککردن نداره خودتو نابود نکن فککن لیوان اب داشتی ریخت زمی ...
اگ ۲تا بچه نداشتم حتمااا اینکارو میکردم .. البت هنوزم دودلم چون از بیطرفی ام شوهرم بوردرلاین هست و همین الانم بستری و تحت درمان هست .. دکترش گفته یکی از علائم بیماریش همین خیانت کردناست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم من کم کم واروم اروم افسرده شدم چون زندگیم پرازمشکلات بودبا شوهرم اونم نسبت به من بی توجه بود ...
اینایی رو ک نوشتی دقیقااا انکار خودمم .. مخصوصا قدرشناسی همسر ک گفتی .. منم به شدم تو این زندگی .. از درون متلاشی ام .. اگ ب بچم شیر نمیدادم حتما میرفتم دکتر و ی دوره دارو مصرف میکردم .. شوهرم مشکل روحی داره والان ۱ هفته بستری و تحت درمان هست .. اصلااا دلم براش تنگ نشده و دوست ندارم برگرده بسکه خیانت هاش منو سنگ کرده .. ازاون دختر احساساتی ی زن بی روح و بی تفاوت ساخته