سلام بچها من شب یه خواب عجیب دیدم یعنی میشه صبح جمعه که تو خواب از مردم اخبار میگفتن قراره سر امام حسینو بیارن ایران ..انگاری زیارتگاه براش درست کنن ..من تو خواب یه حالت نگرانی داشتم واینک مردم به ارزش معنوی به این کار نگاه نمیکردن بجاش خوشحال بودن که قراره هرچی زائر بریزه ایران این یعنی پول
بعد از اونجا یهو تو حیاط یه بیمارستان ظاهر شدم که دیدم یه پیر مرد از در بیمارستان بیرون اومد و از مردم کمک میخواست حالش خوب نیست حتما باید به دکتر نشون بده وقت پذیرش تموم شده از مردم میخواست وقتشونو بهش بده اما مردم با بی توجهی از کنارش میگذشتن تو این لحظ برامم عجیب که هیچ کس از اوردن سر مبارک امام حسین به ایران حرف نمیزنه انگاری براشون مهم نبود درگیر دنیای خودشون بودن ...بعد اون پیرمرد جلو یه زن بچشو گرفت ازونا میخواست ک وقتشو بهش بدن تا بتونه خودشو به دکتر نشون بده زنه هم با اخرین سیستم ارایش لباس شیکو پیک کرده با بددهنی به پیرمرد جواب میده پیر..ناراحت میشه شروع به ناله نفرین میکنه ..بعد اومدم خونه همون لحظ قرار شد یه نماز جماعت بخونیم و تو نماز جماعت همع نوجوون بودن یا جوون پسرا یطرف دخترا ی طرف دیگ اما تا اون جایی ک یادمه هیچ امام جماعتی ندیدم وداشتیم به قبله اشتباه نماز میخوندیم واقعا هیچ راهنمایی نداشیم و بعد اتمام اون نماز جماعت خودمو تنها دیدم بلند شدم تا اون یکی نماز واجبمو بخونم ک مهمون اومد برامون من خواستم برم اتاق چون تو پذیرایی بودم و تو اتاق درحال اقامه نماز بودم ک زنگ گوشی که برای نماز صبح کوک کرده بودم بیدار شدم رفتم نمازمو خوندم ...ومن قبلش شب بیخوابی بسرم میزد بیقراری گفتم برم نماز شب بخونم بعد نماز شب نشستم حدیث کسا خوندم بعدش رفتم خوابیدم اون خوابم بنظرتون کسی تعبیرشو میتونه بگ چیه !؟و همش الان یه جمله عربی تو مخمه نمیدونم کجا چشم خورده بهش که به فارسی میشه قسم میخوره به تولدش و قسم به روز مرگش و قسم به روزی ک بلند میشه
