2777
2789
مادرتون نبود؟ آره خدا رو شکر خوب گذشت من طبیعی بوذم، مامانم حوصله بیمارستان نداشت میخواست بره خونه ...

مادرم نخاست بیاد پیشم به هر دلیلی نمیدونم کلا دوست نداره کاری کنه ادم راحت طلبیه 😊 اما اینقد قوووووی شدم باور کن احساس میکردم خدا دستمو گرفته 

بچم اروم بود خودمم اذیت نشدم شکمم شل و سیاه نشد 😁فقط تنهایی و بچه داری بلد نبودنم اذیتم کرد 

نه بابا

يكي از فاميلامون ٢٠ تير عروسيش بود

الان گفتن حاملست

يعني عروسيش حامله بوده؟ خيلي واسم سواله كسايي كه زود باردار ميشن

چرا عشق و حال نميكنن؟ مسافرتي برن،شبا تنها باشوهرشون باشن،مهموني برن

هيچكاري نكردن كه😔

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تن درد داری  بدنت ضعیفه عرق میکنی شدید و هنوز ورم داری سینه‌هات شدیدا درد میکنه و باد کرده ا ...

راس میگی واقعا

من اینقدرر سینه م درد داشت که تا میخواستم به بچه م شیر بدم تنم از درد خیس عرق میشد.انگار رو سرو صورتم آب یخ پاشیدن

هیکلمم که نگم

تازه مال منم مامانم بلد نبود مادرشوهرمم شب تاصبح میماند اینجا و کاریم برام نمیکرد انقد حرصم میداد خی ...

خانواده شوهر رو یادم رفت اونجا بگم

کلا میشن سوهان روح

هر هنری که تا اون زمان رو نکرده باشن رو برای آدم رو میکنن

بابا چقد سخت میگیرین بعضیا

من تا پنج روز از سردرد نمیتونستم بشینم، فقط دراز کشیده بودم.. فقط هم باید به پهلو چپ دراز میکشیدم، چون اگه به پهلوی راست دراز میکشیدم از درد قفسه سینه نمیتونستم نفس بکشم.. ولی بازم روزای اول واقعا لذت بخش بود.. شاید چون من دوران بارداری افسردگی شدید داشتم، بعداز زایمان برعکس بقیه حالم خوب بود

🖤

ببین من خودمو توی بارداری برای ۳ ماه اوق زدن و فذا نخوردنه پی در پی و لکه بینی و استراحت مطلق و.... ...

همه ی ایناکه توبارداری گفتی من بدخت داااارم😭😭😭😭😭

 ‏تو زندگیتون دنبال آدم‌های سیر باشین سیر از مهمونی، سیر از جنس مخالف، سیر از خوشی‌های موقت، سیر از پول آدم‌های گشنه فقط به روحتون آسیب میزنندختر و پسر هم نداره !👌😊    گریس : تو فک کردی من یه فاحشه ام!!تامی : همه ی ما فاحشه ایم گریس، فقط بخش های مختلفی از بدنمون رو میفروشیم،یکی فکرشو میفروشه یکی شعورشو یکی انسانیت ...
مادرم نخاست بیاد پیشم به هر دلیلی نمیدونم کلا دوست نداره کاری کنه ادم راحت طلبیه 😊 اما اینقد قووووو ...

چقدر مث‌ من بودی

مامان من ۳ روز بوذ زایمان کرده بودم رفت سفر، وقتی رفت فقط اشک میریختم

انقدر نابلد و دست تنها بودم

یادمه دخترم شیر پرید گلوش داشتم از ترس میمردم

ولی منم خیلی قوی شدم 

خانواده شوهر رو یادم رفت اونجا بگم کلا میشن سوهان روح هر هنری که تا اون زمان رو نکرده باشن رو برای ...

بخدا مادرشوهر من قیماق درست میکردیم با روغن زرد، برمیداشت ی کاسه پر میداد همسایه ی وجبم روغن مینداخت روش. یذره ام بخودم میداد بقیشم سطل آشغال

کلا سخته، ولی خوبیش اینه که هر لحظه از لحظه قبل بهتره و اینکه بالاخره بعد کلی انتظار نی نی تو بغلته.

من از ضعف روز پنجم رفتم زیر سرم فشارم 7بود، بهش فکر میکنم چهار ستون بدنم میلرزه با اون بخیه ها ولی یه آن که اون موجود گرم و ترم بیاد بغلت همه چیز حله

من اوایل باورم نمیشد اینقدر باید هی بیدار شم، ساعت دو میخوابید چهار پامیشد من فکر میکردم همچنان ساعت دوه و هنوز نخوابیده

سخته، ولی چون میگذرد غمی نیست، پس "آرووووم باش، آرووووم" 
مرسی حداقل تو امیدوارم کردی

اره بابا شیرینه فقط یکی باید کنارت باشه چیزای مقوی بهت بده که زودتر سرپا بشی هرچیزی هم راه حل داره،شیر نداشتی باشیر دوش و قطره شیر افزا وماساژ شیرت راه میفته بچه ت سیر میشه.مهمون عرکی بیاد شام ونهار که نمیمونه درحد چایی شیرینی که شوهرتم باشه میتونه پذیرایی کنه.والا من بسی شاد بودم بچه بغلم شیر میخورد حالم عالی بود شبام مامانم بیدارمیشد بعد منوبیدارمیکرد اولش عادت نداشتم ولی بعد از ده شب که مامانم رفت سریع بیدارمیشدم شیر میدادم ونمیخوابیدم تا بخوره.بعد میخوابیدم

چقدر مث‌ من بودی مامان من ۳ روز بوذ زایمان کرده بودم رفت سفر، وقتی رفت فقط اشک میریختم انقدر نابلد ...

امان از مادرای بیخیال. بخدا آدمو پیر میکنن. روغن زردی ک مامانم اورده بود رو مادر شوهر سواستفاده کن خیرات میکرد فقط میگف من نخورم. هرچی مامانم میگف نکن میگف باشه و کار خودشو میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز