سلام. حالم خیلی بده. شوهرم از بعد بدنیا اومدن بچه جاشو جدا کرده. ینی چهار ماهه. روزا سرکاره. شبام اون سی خودش من سی خودم. همش درگیر بچه ام. احساس تنهایی میکنم. شبا گریه میکنم. نگهداری بچه فقط با خودمه. کسی نیست دوروبرم یلحظه بگیرتش. از بی توجهی شوهرم خسته شدم.
بشین حالتو به شوهرت بگو دیگه تا حداقل اون درکت کنه
منم تنهایی بچه داری میکنم خودت بایدبرنامه ریزی داشته باشی
با شوهرت صحبت کن
بگو برگرده سر جاش.شاید اون مراعات تو رو میکنه و از احساس تو بیخبره
نذار دلخوری ها جمع بشه
افسرده گی بعد زایمان‌خیلی بده من تا ۶ ماه به بچم‌نگاه میکردم بی دلیل گریه م میگرفت همش احساس تنهایی میکردم و رفتار همه رو مخم بود
بگو حالم بده اینو بگیر ...سعی کن آروم وظیفه بچه رو تقسیم کنی
بگو زودار بیاد
دکتر برو
کمبود آهن و ویتامین د نداشته باشی .
عه چه بد؟
پدر مادرت نزدیکت نیستن؟
چرا جدا ميخوابه؟
بزاريدش تو تخت كنار مادر
بعدشم همكاري بايد بكنه،يه وقتايي بچه رو بزار پيشش بگو نيم ساعت استراحت بكنم
شغلش سخته ،یعنی قبلن هم‌همین جور بود یا نه الان استراحت براش مهم شده
من فوبیای همینو گرفتم. این که بعد زایمان دوم افسردگی بگیرم. بچه کوچیک هم دارم خیلی نگرانم. سر اولی نگرفتم ولی الان میترسم
ببین عزیزم زمان درستش میکنه من الان که بچم دوسالشه شاید یکم بررگشتم به روال سابق ولی خودتو به شوهرت نزدیک کن نزاربه این روند عادت کنه.همچی فقط نیاز به زمان داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
