برات متاسفم استارتر.
آلااااا✋✋✋
خیلی دهن لقی خدایی.تاعمر داره دیگ بت اعتماد نمیکنه بدترم اینه ک خونوادت بش سخت بگیرن
عزيزم به موضوعي مشابه براي خواهرمن پيش اوند تو١٥سالگي
شوهرم فهميد با كسي در ارتباطه
اگه به بابا مامانم مي گفتيم مي خواستن برخورد بد كنن
اما با خودش صحبت كرديم خيلي اصرار داشت كه مي خواد بياد خواستگاري و اين حرفا
بعد من به شوهرم گفتم گوشيشو بگيريم خوب ميشه شوهرم به جمله گفت به نظرم خيلي درسته
بچه تو اين سن بايد قانع بشه نه مجبور!!!وگرنه تا اخر عمر هرجي سرش ميومد مي خواست بگه شما كردين
با بابا مامانم صحبت كرديم پسره اوند خواستگاري بااينكه بابام ميگفت من جنازشم نميدم ولي بهش گفتيم هيحي نگه
وقتي اومدن انقدر رفتار مامان پسره بد بود يه كلمه هم حرف نزد بعد رفتنشون خواهرم گفت نمي خوامش
خودش كات كرد و تمام
به نظرم خوب کاری به مامانت گفتی، مامانت بهتر میتونه کنترل کنه ، میتونه بیشتر کنارش باشه و تنهایی نزاره بره بیرون ، شما و مامانت از عواقب اینکارش با ارامش بهش توضیح بدین ، از حالا کنترلش نکنین و اگاهش نکنین دیگه نمیشه کنترلش کرد، و مطمئن باشین از سواستفاده خواهد شد ، الان مردا این همه به زناشون خیانت میکنن و ضربه روحی رو هم خانم ها میبرن ، چه بریه به دوس پسر ، این وسط خواهرته که داغون میشه، مواظبش باشین
شما باید سنجیده رفتار کنی و باهاش دوست باشی تا علاوه بر اینکه سر از کاراش دربیاری بتونی کمکش کنی تو زندگیش وقت خالی و کمبودی نزارین سن بلوغشع خوبه که حواست به خواهرت هست ولی رفتارت ممکنه نتیجع عکس بده
بابا خوب بهش وابسته شده منم تو سن اون اینطوری بودم ب یکی خیلی وابسته بودم مامانم هرکار کرد نتونست جدامون کنه گوشیمو میگرف با گوشی خودش با تلفن خونه یامیومد دنبالم دره مدرسه😶بزرگ تر ک شدم فهمیدم ب درد هم نمیخوریم با اینک خیلی دوسش داشم ولی با یکی دیگ ازدواج کردم اقتضا سنشه باور کن دستشم بهم نخورد تو اون چن سال چیزیم ازم کم نشد😏فقط با اون کاراشون منو از خودشون دور میکردن
خواهرت چندسالشه
بهترین کار د این دوره کوچک نشون دادن این جور چیزها و پوز‌خند زدنه،جوری که نوجوون به این نتیجه برسه که این کار یه بچه ی نااگاهه و من که بزرگم و می فهمم ،سمت این چیزای الکی نمیرم و به جاش چیزی انتخاب می کنم که بزرگترا منو بالغ حساب کنن. شما باید از چند جهت بهش خط بدین، محبت کنید، براش هدف و ارزو بتراشید، البته در جهت سن و استعداد خودش، بعدم یه جوری برخورد کنید که این قضیه خنده داره و کوچیکه، اگه بحران سازی کنید اون دچار کنجکاوی منفی میشه وقطعا می خواد بدونه بعدش چی در کاره. بهترین کار مشغول کردنه نوجون دوی فضاهای سالم و به صورت غیر مستقیمه. یه جوری وقتش رو با دخترای سالم و فضاهایی که جنس مخالف مستعد ندارن پر کنید .
اینم بگم دوستانی که از تجربه خودشون می گن، دسترسی و ازادی امروز رو باید بسنجند. نمیشه نوجوون رو رها کرد، رابطه با جنس مخالف در دوران بلوغ،قطعا رنگ عاطفی می گیره و این فضا قطعا سد یک سری از آرزوهای نوجوون و موفقیت هاش میشه.در حالی که این نوع تجربه ها رو می تونه بعد از ۲۲سالگی و در کمال تعادل احساسی داشته باشه و نه تنها اسیب نبینه بلکه چیزهای لازم رو هم یاد بگیره.
