نزاشتم بفمه که میدونم وعادی رفتار کردم البته بگو یه کم لج ولجبازی کردم وسربه سرش گزاشتم اخه رفته بود ارایشگاه ابروهاشو برداشته بود منم که عصبی گفتم میدونم بدم میاد از این کارا منم حالا حالیت میکنم رفتم موهامو رنگ یخی کردم ووقتی منو دید قهر کرد خلاصه گفتم هروقت ابروهات دراومد منم موهامو مشکی میکنم خلاصه ابروهاش بعد دوهفته زد بیرون همون موقع منم یه رنگ مشکی زدم رو موهام  خلاصه ولی بازم نگفتم میدونم 
داستانو بگم 
نزاشتم بفمه وتا تقریبا نزدیکای یه ماه تا دوماه بعد سرجریانی فهمید واصلا ازم عذر خواهی نکرد فقط یه کلام گفت بهت بد کردم همین منم گفتم گذشتم فقط به خاطر بچه هات نبینم تکرار بشه که بد میبینی