سلام دوستان یه سوال تا حالا کسی بوده از شوهرش خیانت ببینه وگذشت کنه .بزارید من داستانمو بگم براتون من خیلی شوهرمو دوست دارم دوتا کوچولو دارم خلاصه بگم برات من مچ شوهرمو گرفتم ولی گذشتم بار اول دیدم با دوست خودم دوستن که بعدا فهمیدم دختره اول پا داده ومقصر دختره بود خلاصه رفتم در خونشونو گفتم حقیقتو بگو وگرنه ابروتو میبرم وبه خانوادت میگم اونم چون مجرد بود خیلی میترسید از حرف مردم وفهمیدن خانوادش از موضوع خلاصه حالا چه طور فهمیدم شوهرم منو برد لباس بخره اخه چندروز قبلش لباس گرفته بود یه خسی تودلم میگفت فردا یه خبریه خلاصه تا صبح فک کردم که چیشده وهمه یاتفاقارو مثل پازل چیدم و بهاین نتیجه رسیدم یکی این وسطا هست اینم بگم خیاتتش در حد پیام وتلفت بود ویه بارم بیرون رفتن ونطمینم که فقط همین طور بوده یه درصدم شک ندارم که به چیزای دیگه کشیده باشه وگرنه طلاق صددرصد بود خلاصه فهمیدم فردا یه جایی میخواد بره منم منتظر شدم از کار برگرده اومد عوض کردو رفت تاکسی گرفتم ومادر شوهرمم بردم گفتم نهایتا اگه چیزی بود که بوده اگه نبود به مادرشوهرم میگم که یه تاب میخوریم خلاصه باهزار بدبختی مادرشوهرو راضی کردیم هستید بگم
عزیزم اشتباه میکنی اینجا ماجرای زندگیت رو تعریف میکنی چون شما داخل ماجرایی و داری به هزار مسا ...
من میخوام به بعضی دوستان بگم زندگی سختی وبلندی داره توی زندگی نباید فقط به خود فکر کرد باید همه ی جوانب بررسی کنی واز همه مهمتر بااین که دلتو شکسته اگه لایقه گذشته گذشت کنی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من بهترین مشاورا را رفتم وگفت طلاق .مادر شوهرم گفت هرجور راحتی .خواهر شوهرام گفتن که جای توبودیم طلاق ولی من وایسادم تا زندگیمو نجات بدم ونرفتم وعقب نکشیدم وکسایی که قصدشون خراب کردن بود داغون کردم و