مهمونی همکار همسرم .تا رفتم تو همسرش داشت قورتم می داد با چشاش .رفتم تواتاق. خانومش اومده میگه همسرم حساسه لطفا چادر بزن .منم گفتم جد اندر جد چادر ندیدم و نزدم .نمیتونم ببخشید. شوهرتون چشاشو کنترل کنه بدحجاب ک نیستم .بعد چند مین هم ب بهانه بچم که کوچیک پاشدم اومدم بیرون
استارتر چقد مختصر مفیدی 😐😐😐😐
اول بگو که عکس العملت چی بوده؟مم بودم ک عمرا میپوشیدم محترمانه رد میکردم زود ام بلند میشدم میومدم خونه ام و دیگه ام نمیرفتم اونجا
یاد تاپیک نهایت بیشعوری افتادم😷
من یه بار ناخن کاشتم پدرمو دراوردن هرروز هرکیمیومد میخواست جلو من زنگ بزنه به مرجع تقلیدم بپرسه درسته یا نه
منم رفتم خونه بابامینا زار زار کریه کردم یه هفته ام نشده بود کاشته بودم همرو خودم میکندمو فشمیدادم به همشون
حالا همین دختر عمه هاش مزه گذاشتن میگن مژه خودمونه
تمسونم از دم عمل کردن دماغاشونو
به من میرسه اینطوری میکنن
یه چیزه خیلی شخصیه اینجور چیزا به شماها اصلا مربوط نیست من خودم شوهر دارم
عاشق ناخنم داغشو رو دلم گذاشتن😔😔😔
من نمیدونم حجاب من به همسر یکی دیگه چه ربطی باید داشته باشه همچنین حجاب کس دیگه به همسر من چه
نه عزیزم بحث قضاوت نیست ، بعضی ها حالا به درست یا اشتباه خیلی حساسن ، این اقایی که میگم فوق العاده ادم درستیه ، الان تو این شرایط مملکت خیلی از خانواده های بی بضاعت رو داره اداره میکنه بدون اینکه کسی بفهمه ، شوهرم میگه واقعا داره از مال و جونش برای مردم مایه میذاره ، خیلی پیش همه احترام داره ولی خب رو این چیزها هم حساسه دیگه
