بابام وضع مالیش خیلی خوبه ولی برا من هیچ کار نکرد بهم گف اسم دانشگا آزاد بیاری بیخ تا بیخ سرتو میبرم هرزه آشغال و.. من خییلی دختر پاکی بودم.. چادری هم بودم
من رفتم یه شهر دوووووور 2000کیلومتر فاصله داشت با شهرخودمون که دانشگاه دولتی قبول شده بودم.. با کفشای پاره شلوار پاره. حتی یه چمدون هم نداشتم توش لباسای کهنمو بذار برم جهنم دره
حالا داداشم رفته آزاد..شهریه آزاد که هیچ نمراتشم میخره.. رشوه میده به استادا
اصلا حسودی نمیکنم میگم باز خدا رو شکر حداقل این زورش میرسه از اون نامرد پست فطرت پول بگیره
من ۶ساله ازدواج کردم
یه پسر ۴ساله دارم
اون هنوز مجرده نمیدونم چرا میاد توخوابم من اصلا بهش فکر نمیکنم،سالهاست که ندیدمش
فقط اوایل ازدواجم شوهرم تعریف کردکه وقتی دیدمش باهاش سلام کردم با یه حالت خشم بهم نگاه کرد و دستمو محکم فشار داد و رفت
یه حس عذاب وجدان دارم کاش حداقل یکبار پای حرفاش مینشستم😔
هم اتاقیام میگفتن این لباسا چیه همه پوسیده چرا لباس نمیخری.. کفشات پارست چطور روت میشه اینجور بری سر کلاس
و من شرمنده میشدم و هیچی نمیتونستم بگم
آخه هر بهش فکر کنم بیشتر نکات مثبتش رو رو میبینم،اصلا کار به خوب یا بد بودن شوهرم کاری ندارم چون واقعاراضیم از زندگیم
فقط از این ناراحتم که چرا من هیچ وقت پر پر زدن اونو ندیدم،چرا حتی یکبار اجازه ندادم حرف بزنه
همش میاد تو خوابم مثل یه فیلم تو سرم مرور میشه،
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
