تنها راهش اینه که جز خودت به هیشکی فکر نکنی
همین الان شروع کن
هر چی آهنگ غمگین تو گوشیت داری پاک کن
هر چیزی که ناراحتت میکنه از زندگیت حذف کن
فقط و فقط شاد باش و سعی کن به خودت برسی
واسه خودت تو بهترین ظرفها غذا سرو کن
تو بهترین فنجونات چایی بریز
با چیزای خیلی کوچیک خودت رو شاد کن خودت رو تحویل بگیر
اگر این کارها رو در حق خودت کنی
دیگران هم یاد میگیرن یا حداقل مبینن که چقدر ارزشمندتر و زیباتر و قوی تر از دیروزی
منم همینطور
همش میگم کاش زمان به عقب برمیگشت و من تو کارهام تجدید نظر میکردم
چه درسها که الکی خوندم و به هدر رفت
چه روزها که خون گریه کردم برای هیچ و پوچ
از همه آدمها متنفرم
کاش میتونستم با این همه درس خوندن و سختی کشیدن و غربت کشیدن الان با این مدرکم شاغل میبودم.. که حداقل روحم اینقد عذاب نکشه
من بیشتر از هرکس که فکرشو بکنید برا درس و دانشگاه سختی کشیدم.. آخرشم هیچ
نمیشه هیچ وقت نمیشه
از طرفی اصلا نمیتونم از فکرش دربیام شوهرمم طفلی تو فکرشه بیشتر از من
همه جا و هر لحظه تو فکر خونه ام نصف شب بیدار میشم از فکرش نمیتونم بخوابم غذا رو میذارم دهنم میرم تو فکر
تو این خونه ای که هستیم راحت نیستم واس پدرشوهر
نه اینکه اخلاقشون بد باشه
خونه داغونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
