سلام دوستان.من هر هفته از شنبه تا سه شنبه خواهرشوهرام راس ساعت ده میان خونمون تا برنامه بفرمایید شام ببینن و این موضوع منو کلافه کرده.البته واسه شام نمیان میان یکساعت و میرن.ولی من خسته شدم خودم بچه شیرخواره دارم و میخام تو خونه راحت باشم ولی اونا درک نمیکنن.به شوهرمم میگم میگه من روم نمیشه بگم نیان.چند بارم ماهواره رو دستکاری کردم که اون شبکه خراب بشه پسر خواهر شوهرم گفت من بلدم و اومد درست کرد.اخه مگه میشه چهار روز پشت سرهم رفت خونه کسی.بنظرتون چکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پس معلومه به روشون خنديدي،، يه كم باهاشون سروسنگين باش. يه شب بگو سرم درد ميكنه، يه شب دل درد يا بدخ ...
این کارم کردم.دخترمو بردم اتاق بخابونم.برنامه رو تا اخر دیدن رفتنی اومدن اتاق خداحافظی کردن.رفتم تو هال استکان چایی سرجاش.از همه بدتر میرن بالشت از تو کمد میارن تا دراز بکشن.شوهرمم داشت جمع و جور میکرد
خونتونم ميشه عوض كنيد، ازين سر شهر بريد اون سر شهر،،،ديگه خيلي بايد بيكار باشن كه بازم هر روز اينهمه مسافتو بكوبن بيان واسه ديدن يه ساعت برنامه
لا حَوْلَ وَ لاقـُوّةَ إلّا باللّهِ الْعَلِيِّ العَظيمِ لامَلْجَأَ وَ لامَنجا مِنَ اللّهِ إِلّاٰ إِلَيْهِ.هيچ دگرگوني و نيرويي جز به خداوند والا و بزرگ تحقق نمي يابد و هيچ پناهگاه و جايگاه نجاتي از خدا جز به سوي خدا نيست.