من شاید ۵ ساله که یک لباس بافت نخریدم یدونه داشتم انقد پوشیده بودمش پاره شده بود پول نداشتیم ...تا اینکه احساس گفتم میخرم یک پالتو قهوه ای تیره خریدم بلند دنبال بافت کرم بودم براش رفتم بیرون من ساده ساده میخواستم جذب ..نبود یا جلوش مهره بود یا کار شده بود یا نازک نازک بود خواهر شوهر من روستا مغازه داره ولی انقد همیشه به من زخم زبون میزنه و این سالها باعث دعوا من و شوهرم شده و دخالت بی جا میکنه که دوست ندارم ازش خرید کنم ناچار زنگ زدم بهش گفت آره من دارم رنگشم کرمی هست گفتم چند گفت ۴۰۰ گفتم باشه دیشب آوردش خونشون اینجا ( دوتا خونه داره یکیش شهر یکیش روستا ) آوردش خونه شهریشون ما رفتیم اونجا من تا دیدمش خوشم نیومد ازش اما نمیدونم چرا گفتم آره میخوامش گفتم زشته ولی اصلا دوسش ندارم شوهرم میگه میخوام پول بدم دوسش نداری بهش بگو اما من میگم زشته
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
آخه اونجا پوشیدم گفتم آره میخوامش اینا خیلی پشت یک حرف و میارن خیلی زیاد حوصله حرف و حدیث ندارم ولی حس میکنم پولمو انداختم تو جوب البته هنوز پولش ندادم قراره امروز پولش بدم