قبلا تهران زندگی میکردیم هم خونواده خودم هم همسرم خیلی تو زندگیمون بودن هم دوستای شوهرم الان چند ماهه اومدیم شهر کوچیک با اینکه کوچیکه و امکاناتش کمه انقدر راضی و خوشحالم سه چهار روزه اومدیم سفر الان که تو جاده اییم یه جایی نزدیک تهران بودیم شوهرم گفت دوست داشتی خونمون تهران بود دیدم با تمام خوبیاش اصلا دلم نمیخواست. تهران خیلی مشغله به ادم میده فرصت لذت بردن کنار همدیگه رو کم میکنه تو شهر کوچیک همه زمانت مال خودته
چقدر عالی😍👏
خوش باشید
ما برعکسیم
اونا شهرستان من تهران
راستش منم خیلی راضیم
به خیلی دلایل
کاش جای شما بودم ومثل شما قدر انتخاب داشتم...من همیشه ارزوی زندگی تو شهر بزرگ داشتم .
دوری ودوستی
من ۱٠ساله ساکن تهرانم و غریبم اینجا
شهر خودت باشی چالش زیاده حرف و حدیث و دخالت خیلی زیاده
شهرغریب فقط خودتیو زندگی خودت
هرکاری کنی نه کسی دخالت میکنه نه کسی میشناستت پشتت حرف دربیاره
سلام عزیزدلم
اینکه بعد مدت ها به مرحله ی ثبات زندگیت رسیدی و چالشای که سال گذشته داشتی رو پشت سرگذاشتی عمیقا خوشحالم میکنه🥺
من میدونستم یروزی به این نقطه میرسی
گاهی رهاکردن تعلق خاطرهایی که تو یه شهر یا استان داری باعث میشه درای جدیدی از زندگیت بازشن و حسای نابی رو تجربه کنی
برای شماکه نیاز بود جدا باشین و مستقل تا بتونین عشق بینتون رو سلول به سلول رشد بدین وحس کنین این تغییر جزو واجبات بود.
من همیشه پیگیرت هستم٬ حتی اگه پیامی نذارم.
اینو بدون سختیایی که ازنظر جسمی و روحی پشت سر گذاشتی شاید جزئی از تقدیرت بوده٬ تا بتونی الان شیرینی باهم بودنتون رو یجور دیگه بچشی و قدردانش باشی.
مطمئنم روزایی که در پیش داری روزای خیلی خوب و قشنگی ان
و من همیشه با ذوق به تاپیکات سر میزنم تا دلیل خوشیِ یک روزم رقم بخوره❤️
شهرای کوچیک امکانات داخلش کمه ولی ارامش و اعصاب راحتتره بنظرم
من الان حاضرم توی روستا زندگی کنم ولی واقعا ارامش داشته باشم
چقدر عزیزم برات خوشحالم که از اونهمه ناراحتی و گرفتاری و... تاحدودی رهاشدی و نجات پیدا کردی
و چقدر خوشحالتر هستم که از اون دوست همسرت خانمه که پدرشونم فوت شدن (اسمش یادم نیست )نجات پیدا کردین تحمل همچین افرادی واقعا سخته
منم تهرانم دارم لحظه شماری میکنم از اینجا بریم. البته بیشتر بعد از جنگ از تهران متنفر شدم. هیچ جذابیتی برام نداره به جز دود و‌الودگی و به سری ادمهای…
باز شهرای دیگه اب و هوا داره ادم اسمونو نگاه میکنه لذت میبره نه اینکه مثل اینجا با دیدن اسمون بالا بیاره
اره یکم من گاهی دلم تنگ میشه برای امکانات تهران بعد که فکر میکنم میبینم زندگی الانم رو بیشتر دوست دارم
وای ستاره رو میگی😭
پنج شنبه اتفاقا عروسی دعوت بودیم اوناهم بودن خداروشکر ما اصفهان بودیم نتونستیم بریم
واقعا نجات پیدا کردم. شوهرم دیگه اصلا باهاش حرف نمیزنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
