بچه ها من یه برادر 18ساله بعد فوت پدرو مادرم این بچه رو با خون دل بزرگ کردم از خودم گذاشتم برای این بچه نمی‌خوام اصلا یه تار مو ازش کم بشه چند روز پیش من برای این بچه به تولد گرفتم نمی‌دونم چشم خورده یا چیزی فامیلای مادریم رو دعوت کردن و برادرم خوش قد و بالا و خوش قیافه هست هی رفتن اومدن گفتن شکل بازیگرای هندی شدی و بزرگ شدی چقدر خوب شدی فامیلای مادریم از اون روز برادرم اصلا حالش برگشته به لقمه غذا نتونسته بخوره هر چی میخوره میاره بالا و احساس سنگینی داره یبوست جوری که اصلا دستشویی نمیتونه بره گوارشش مشکل پیدا کرده نمی‌دونم چی شده بهش یهو آخر شب تو مهمونی حالش خرابه شد دکتر بردم خوب نشد نمی‌دونم چیکار کنم به چشم زخم اعتقاد آنچنانی نداشتم ولی تخم مرغ هم براش شکستم نمی‌دونم چیکار کنم فقط دارم اشک میریزم میترسم چیزی بهش بشه
چشم خورده دیگه معلومه
ایه الکرسی بخون رو اب، بهش بده بخوره
دعای معراج بخون
صدقه هم بده
نبات داغ درست کن بهش بده خوب میشه بعد اروم اروم غذای سبک بخوره تا شکمش کار کنه
اگه میاره بالا، بذارید بیاره بالا شاید مسموم شده، خوب که معده اش خالی شد، نبات داغ بهش بدید
صدقه بزار کنار . دوباره ببرش دکتر.
آیت الکرسی بخون چندتا میتونی بعدشم بهش انتی بیوتیک بده شاید عقونت داره روده هاش برو ازداروخانه شیاف یبوست بگیر بده بزنه راحت بره دستشویی
علاعم مسمومیت و آنفولانزا هم هست چیزایی که میگید
پسرمنم اینجوری شد خودم حس میکنم چشم خورده😭
تخم مرغ بشکن تمام اسامی رو بنویس سمت قبله با لباسش دونه دونه بگو تا بشکنه اگر نشکست زیز پاشنه بذاره بشکنه بعد اسفند دود میکنی با زاج و بعدش قلیاب میگیری و تو خونه میجوشونی تا همههه انرژی های منفی دفع بشه اول همه درارو ببند حتی پنجره ها قلیاب بسوزون و آخر سر همه جا رو باز بذار تهویه اگر ترس هم داره بردار توکل ب خدا صدقه فراموش نشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
