می بخشید عزیزم قبل به دنیا آوردن بچه هم همین حسارو نسبت بهش داشتین و طلاق آرزوتون بود؟ اگه آره پس چرا پای اون طفل معصوم رو به زندگیتون باز کردین ؟؟!!!! اینو بدون بچه در کنار پدر ومادر که خوشبخته ... اینکه ببینه پدرومادر ش بهم عشق میدن باهم مهربونن اعتماد به نفس میگیره کیف میکنه اگه همونطور که گفتی خوشبختی پسرت برات مهمه باید تلاش کنی رابطتو با شوهرت خوب کنی ... گناه اون بچه چیه که تو از باباش خوشت نمیاد .... امیدوارم خدا قشنگ زندگیتو بسازه و مهر شوهرتو بندازه درست وسط قلبت
اسی مگه چند ساله ازدواج کردی ، ۲۴ سالته ۶ ساله ازدواج کردی ?? مقصر صد درصد خانوادت هستن خیلی ببخشید از خانوادت باید متنفر باشی هم کسی که نمی خواستی رو مجبورت کزدن ، هم بچه بودی شوهرت دادن ، خودت شوهرت هر دو قربانی هستید، شوهرت بنده خدا مفصر نیست ، ادم بدی هم نبست که ازش متنفری ، اگه بچه نداشتی که می گفتم مهریه ت رو ببخش جدا شو ، ولی وقتی بچه داری کوناه بیا ، به خاطر خوشبختی هم خودت ، هم پسرت ، اینکه می گی دوست دارم جدا بشم ولی ارزوم خوشبختی بچه م هست این گفته ت کاملا با هم متناقض هست ، در ضمن شوهرت ادم خوبی دل ببند با هم مشاور هم برید بر ای بهبود زندگیت ، امثال من چی بگیم که شوهرامون که خوبن هم دوستش نداریم ولی به خاطر بچه هامون کوناه اومدیم ، این مدل که تعریف می کنه شوهرت مرد بسیار خوبیه ،همین نی نی سایت ببین چه قدر بعضی کاربرا شکایت دارن از شوهراشون ، در ضمن بچه پدر ومادر با محبت و دوست در کنار هم می خواد ما زندگیم وقتی بچه بودیم خوب بود فقط همیشه حسرت می خورم کاش مادرم و پدرم بیشتر باهم مهربون بودن و گرم زندگی قشنگتری داشتیم ، پس به خودت بیا
اسی من فکر میکنم شوهرت یه مرد کچل یا موهاش کم پشت یه ذره تپل و سفید باشه با شلوار چین چینی مثل پیرمردها
