تو اتاق عمل کار میکنه مریض اولشون حالش بد میشه نمیبرنش برای عمل و عمل اول کنسل میشه
مریض دومشونم گرافی ایناش حاضر نبوده یک ساعت طول میکشیده تا حاضر شه. زنگ زد گفت بدو بیا بیمارستان صبحونه بخوریم. بدترین املت عمرم رو خوردم ولی انقدر چسبید بهم همش فکر میکنم میتونست اون یک ساعت خودش تنها باشه ولی زنگ زد بم برم پیشش. سنمونم کم نیستا سی و خورده ایی سالمونه. ولی خیلی ذوق میکنم خیلی وابستهم بهش متاسفانه