چی بگم بنده خدا ۳ بار طلاق گرفت و رجوع کرد به خاطر بچه ها ولی اینبار دیگه کامل طلاق گگرفت و خانوادشم گفتن حق نداری شوهره شیشه مصرف میکنه و زنباره است جالبه تو کوچه به همه گفته من خوبم زنم بده مامان منم اون روز بحثش شده بود تو کوچه میگفت که آره خوده زنه بده منم گفتم مامان جان کسی از دل کسی خبر نداره که دادگاه مرض داره که زن از مرد طلاق بگیره حضانت بچه رو بده مادر حتما مرده یه مرگش هست بعدشم اینقدر از این و اون حرف نزن دختران زندگیشون گل و بلبل به ما باشه د. دقیقه تو زندگیهامون نمیممونیم فقط به خاطر بچه هستیم از سر اجبار والله گفتم دولت دیوونه نیست اینقدر زن بیچاره بد. بدو میکنه که آخرش میگه ببخشید ۲۵ خوردم طلاق نخواستم ببین شوهره چه گوهی که سر دو ماه طلاق گرفتن