شما نمیدونی بین اون و مادر شوهرش چی گذشته که
مادر شوهر هایی وجود دارن که یه تنه آتیش به یه زندگی میزنن
مادر شوهر سراغ دارم زنگ میزنه به پسرش گریه و زاری میکنه که بیا با من شام بخور و نمیزاره کنار زن و بچش باشه
بعد آخه تو اون شرایط جای اون حرف نبود واقعاً
من خودم شوک شدم از شدت خشمی که استارتر داشت
میگم حتی یه لحظه خواستم چیزی بگم ولی واقعاً دبدم انگار اصلاً خودش نیست بنده خدا