2777
2789
عنوان

خانومای با شخصیت سی سال به بالا

596 بازدید | 58 پست

دخترخالم چندوقت پیش به یه سری از اعضای فامیل گفت میخان برن مسافرت اگر کسی میخاد همراهیشون کنه.


من توی گروه فامیل ازش گلگی کردم که ما که توی غم ها کنار همیم روا بود برای شادیم توی گروهی که همه حضور دارن اعلام میکردین نه فقط به یه سری بگید.همه ی اونایی که مثل من بی خبر بودن هم تایید کردن که کار درستی نکرده.


بهم جواب داد مگه تو رفتی مشهد به همه اطلاع دادی.من با خواهرم و مادرم رفتم گفتم چه ربطی داره تو توی جمع فامیل گفتی من با خونواده خودم رفتم با سه تا بچه هم زحمت بودم که بخام همه رو خبر کنم.یه احترام میزاشتی به کل فامیل من نمیومدم تازه مسافرت بودم.


برای تولد پسراشم نرفته بودم شاغل بودم اصلا توی این وادیا هم نبودم حقیقتش اون زمان سنم کمتر بود اونم برای به دنیا اومدن دوقلوهام نیومد.


حالا فامیل رو دعوت کرده.من ازش ناراحتم که به کنایه گفت مگه تو رفتی مشهد همه رو مطلع کردی.کلا طرز رفتارش بچه گانه بود و از عمد میخواست تفرقه بندازه توی فامیل که انگار من دستشو رو کردم.چون ازوناس که با گرگ دنبه میخوره با چوپان گریه میکنه.با این حال من چون حفظ ظاهر میکنه همیشه خوبم باهاش‌


به نظرتون مهمونیش برم؟ 


از طرفی بچه های من سیستم ایمنی بدنشون اومده پایین دائما مریضن.اونجا برن بغل به بغلن دائم.



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا ناراحتی نداره . شما هم اون رو ضایع کردی توی گروه که چرا به همه نگفتی بیان سفر ، تازه میگی شرایط مسافرت رفتن هم نداشتی پس فقط خواستی اون رو آدم بده کنی تو جمع . طبیعیه که اونم همچین جوابی بده بهت . در واقع یکی زدی یکی خوردی ، دیگه جای گِله نمی مونه 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم

کاری به رابطه شما و دختر خالتون اصلا ندارم .فقط اونجایی که گفتین بچه هاتون سیستم ایمنیشون پایینه و مدااام بغلشون میکنن واصلا رعایت نمیکنن ،وسنشون اگر کم هست من بودم نمیرفتم

استارتر شخصیت طلبکاری داری اگه با گرگ دنبه میخوره با گوسفند گریه پس چرا انقدر پیگیرش هستی خودتو بچسب ...

کجای حرفم چسبوندن بود؟ 


من حرفم احترام به فامیله که وقتی دردی چیزی هست همه باید رعایت کنن کمک کنن ولی به جشن و شادی و مسافرت گلچین میشن

ببخشید اما دلش خاسته با اونایی که بهش خوش میگذره بره سفر.‌

برا چی باید به همه تعارف کنه؟‌

راست گفته شمام رفتی مشهد به اون نگفتی.‌

چه انتظار بی جایی دارید 

چقدر سخته فامیل بودن با شماها


کجای حرفم چسبوندن بود؟ من حرفم احترام به فامیله که وقتی دردی چیزی هست همه باید رعایت کنن کمک کنن ولی ...

خب توام عین خودش باش توام با هرکسی دلت میخواد رفتو امد کن مسافرت برو کسی جلوتو نگرفته 

توام گلچین کن

کجای حرفم چسبوندن بود؟ من حرفم احترام به فامیله که وقتی دردی چیزی هست همه باید رعایت کنن کمک کنن ولی ...


حرفت طلبکاری بوده

چه ربطی داره آدم مگه با کل فامیل صمیمیه

تو فامیل با یه عده راحته حتی از یه عده بدش میاد چرا تعارف کنه با هم مسافرت برن؟

میخواد مسافرت رو کوفت خودش کنه؟

خودت با مادر خواهرت رفتی ،اونم میخواست بره و تو فامیل الکی تعارف کرده

ضمنا تو مهمونی تولد پسراش  نرفتی پس شروع کننده ی بی احترامی شما بودین 

به نظرم این چیزا جای گله نداره عزیزم ❤️ اصلا گله کردن انگار یجور گدایی محبته، دیگه اون محبت هم به دل ادم نمیچسبه، من بودم روابطمو باهاش و باهمه مهربان میکردم و جامو باز میکردم، مهمونی هم میرفتم اگر کسی بود بچه هامو خونه نگهداره

ما شیخ و واعظ، کمتر شناسیم/یا جام باده، یا قصه کوتاه...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

لیزر بی کی نی

_rha_ | 4 دقیقه پیش
2791
2779
2792