اوق چه بددل اگه من بودم جدا میشدم البته خودمو میگم نه تو تورو نمیدونم
خب باهاش حرف بزن چرا گریه میکنی ،باهاش حرف بزن بگو چرا این کارم ازفهش بدتر بوده عزیزم منکه بهت اطلاع دادم ،دلیل ناراحتیتو کامل به من بگو منم بفهمم اگه کارم خوب نبوده خودمو اصلاح کنم اگرم حق با منه خب تو دیگه انقد لازم نیست بی حرمتی کنی ،حرف بزنید حرف بزنید قهر و توهین و اینا چیزیو حل نمیکنه مطمئن باش
عزیزم من تجربه این مسائل رو دارم ،البته انگار همسر شما با شخصیته فقط سر سنگین رفتار میکنه و نشون میده دلخوره.
ولی امان از شوهر من یه جیغ و دادی راه میندازه و همه رو خبر دار میکنه که دعوا و قهر به خانواده ها کشیده میشه
اگه بهش توضیح دادی و معذرت خواهی کردی دیگه کاری نکن ،الکی توضیح نده چون فایده نداره ،الان دیگه روال عادی زندگی رو پیش بگیر و بذار چند روز بگذره حتما باید زمان بدی
سلام .اشتباه از شما بوده پس شما باید برید دلجویی کنید,
شما میدونید همسرتون خوب یا بد،رو همچین موضوعی حساسه نباید تحریکشون میکردین. ولی بعد آشتی بهش بگید که نباید آنقدر حساس بشه تا این حد...
خونه عمت رفتی، یه جور رفتار کرده ادم فکر میکنه خونه فساد و فحشا رفتی... من که این رفتار برام غیر قابل تحمله، من بخوام جایی برم حتی گاهی اطلاعم نمیدم وقتیم بهش میگم که میخام بیاد دنبالم وگرنه یه موقع اتفاقی زنگ میزنیم میفهمه من جاییم یا اون جایی رفته اسیر که نیاوردن... تازه شما بهش خبر دادی، الان منت کشی نکن بعدم اروم شد ببرش مشاور رفتاراشو اصلاح کنه
شل کن پیگیری نکن آتیشش خوابید حرف بزنید دیگه میشناسیش باهاش هماهنگ شو
یواش یواش بعدازدواج دیگه خیلی بهترمیشه یکی دوسال باهاش راه بیا اونم شل میکنه
مشکل چیه؟ اینکه بدون اجازه رفتین و بی احترامی حساب میکنه این کارو؟ یا نه کلا با عمتون و خونوادش مشکل داره و شما می دونستین اجازه نمیدادن و باز رفتین؟
اگه به خاطر بی اجازه رفتن میگه و هیچ مسئله ای نبوده کم محلی کنین ولی احترامشو نگهدارین
خودش الکی بزرگش کرده خودش هم باید کوتاه بیاد
بعد هم عزیزم همه دوران عقد خیلی رو بحث و قهر همسرانشون حساسن مخصوصا خانوما
خودتونو سرگرم کنین و غصه نخورین خودش پشیمون میشه انشالله
بهش پیام بده هر وقت به آرامش رسیدی میتونیم با هم در مورد این موضوع صحبت کنیم هر وقت موقعیت داشتی بهم اطلاع بده و دیگه هیچ جوره نرو طرفش پیام ها و حرفای بی ربطش رو هم سرسنگین جواب بده
اون ناراحته ؟ الان تو هم باید ناراحت باشی
این همه گنده کردن نداشت که
هر بار خواست عادی سازی کنه یا چرت و پرت غیر مرتبط بگه یا حرفایی بزنه که به در بگه دیوار بشنوه ، بهش بگو من می‌خوام این موضوع یک بار برای همیشه بالغانه بررسی و حل بشه تا اون موقع بیا به هم فرصت بدیم تا هر دو آروم بشیم هر وقت موقعیت گفتگو داشتی بگو
می‌دونم گوش نمیدی هی میری موس موس میکنی انقدر بدعادتش میکنی که تبدیلش میکنی به یه قهار شکاک اعظم
شوهرت باید این قوانین رو بفهمه
اولا قرار نیست یه موضوع رو حتی اگر براش خیلی مهمه تا این حد بزرگ نمایی کنه و تا این حد فاجعه آمیز واکنش نشون بده چه برسه موضوع به این سادگی و معمولی ای
دوما اینو باید بفهمه که اگر قهر کنه قرار نیست تو بری دنبالش قهر برای آدم بالغ نیست باید اینو بفهمه که وقتی مشکلی پیش میاد گفتگو میکنیم با هم به یه راه حل و توافقی میرسیم که هر دو هشتاد درصد راضی باشیم
برده نگرفته که تو رو نخریده که این چه رفتاریه
پیام دادی اطلاع دادی دیگه حالا منتظر بمونی حضرت آقا جواب بده اسیری نگرفته که با این تفکر عهد قجری از نظر قانونی هم هیچ حقی نداره که بهت اجازه بده یا اجازه نده اون فقط می‌تونه برای سفر طولانی بهت اجازه نده مثلا اگر شوهرت موافق نباشه تو حق نداری بری شهر دیگه دانشگاه توجهی چی میگم ؟ اینکه بگه مهمونی خونه عمه ات نرو هیچ جایگاهی نداره مگر اینکه شکاک باشه شوهرت
اگه نمیتونی گفتگو رو قاطعانه و محترمانه بدون لحن خواهشی و التماسی مدیریت کنی برید زوج درمانگر تا حلش کنید
ولی حلش کنید
این ویژگی در همین سطح نمی‌مونه این مشکل پتانسیل اینو داره که بسیار طولانی بشه
زن و شوهر باید تا جایی که میشه حساسیت های هم رو رعایت کنن
حتتتی اگر اون حساسیت غیرمنطقی ب نظر بیاد
استادمون ک متخصص مشاوره خانواده بودن میگفتن مثلا ی خانم از فلان رفیق شوهرش حس ناامنی میکنه میگه دوس ندارم با این بگردی حتی اگر شوهر بنظرش حساسیت خانم منطقی نیس باید مراعات کنه و اون رفیقش رو کمرنگ کنه
تو زندگی یکعالم ازین حساسیت ها پیش میاد
اگ بخوای شمشیر رو از اول از رو ببندی فقط اوقات خودت تلخ میشه
حساسیتش غیرمنطقیه اما شما بخاطر عشق بخاطر ایثار بخاطر زندگیت رعایتش کن
