بهش بگو هر ماه بهم پول بده تا هر چی دوست دارم بخرم و هر کجا دوست دارم برم ،تو هم هر کجا دوست داری برو دیگه باهات کاری ندارم بگو فقط به خاطر بچمون بیا وانمود کنیمـخوشبختیم ،بعد پولات و جمع کن طلا بخر تا بچت بزرگ بشه بعد طلاق بگیر
شوهرت پیدا شد
عزیزم میدونم سخته چون من خودم هم درست در همین نقطه ای هستم که تو هستی ولی مقاومت کن
زندگیت رو با چنگ و دندون نگه دار
من که شوهرم هرچی میگه میگم تو درست میگی
هر چی میخواد انجام میدم تا بهونه دستش ندم
چون دنبال بهونه هستش خدا شاهده هیچ وقت اون و خونوادش رو حلال نمیکنم مخصوصا مادرش که هرموقع ما اختلافی بینمون پیش میاد نمیتونه خوشحالی خودش رو پنهون کنه و ذوق زده میشه
اما من تحمل میکنم
سعی کن به زندگیت به خوت برسی وتوخونه آروم باش و هیچ وقت زجه نزن تا اون بفهمه که داره به هدفش میرسه
زندگی کوتاهه تا چشم به هم بزنی چند سال از جوونیت رفته و نفهمیدی که چطور گذشت چرا هیچی نفهمیدیم
زمان همه چیز رو حل میکنه
نمیخوام براتون نسخه بپیچم وبهتون هیچ پیشنهادی ندارم ولی اگر من در همچین شرایطی باشم از داخل خونه شروع میکنم به خودم رسیدن برای خودم ارزش قائل میشم و خودم شاد میکنم دیگه زیاد بهش اهمیت نمیدم تا داخل سرش بپیچه که معنی این رفتارت چی هست .بعد از اگر رفتارش ادامه داشت بچه رو میذارم پیش خودش و میگم بچه نمیخوام بهتره خودت نگهش داری تا معنی مسئولیت بفهمه .البته من هیچی از شرایط شما رو نمیدونم
وقتی این همه دارایی داره خوب به شما هم به خونه و ماشین بده برو با بچت زندگی کن اونم پدرش هر وقت خواست بیاد ببینه ، یا هم تفاهمی جدا شید بهتر از عذاب کشیدن ، میدون جنگ که نیست برنده یا بازنده داشته باشه حداقل خودت و بچه ت در آرامش خواهی بود
ولش کن بی محلی کن اگه قرار باشه زندگی کنه درست زندگی میکنه اگه قرار باشه هرزه بازی دربیاره تو هرکاری کنی نمیتونی جلوش وایستی اگه قرار به رفتنش هم باشه که میره بیخیال بابا زندگیتو کن
میتونی دهنت رو ببندی یا نع ، هر کسی شرایطش با یکی‌دیگه فرق میکنه و زندگی برای همه یه جور نیس و هر کسی صلاح زندگی خودشو بهتر میدونه نه تو و امثالت که هنرتون اینه که دهنتون رو باز کنید هر چی به ذهنتون رسید بگید و فک کنید چقدر عاقلید و با عزت نفس
