بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
مادر بودن یعنی هر روز از خودت بگذری، یعنی وقتی دنیا بهت پشت میکنه، تو باز هم ایستادی برای یه نفر که حتی گاهی قدرشو نمیدونه.مادر بودن یعنی خستگیای که هیچکس نمیبیند، شبهایی که بیخوابی میکشی ولی صبح با لبخند بیدار میشی چون میدونی یه زندگی به وجود آوردی که به تو نیاز داره.مادر بودن یعنی فداکاریهای بیمنت، عشقی که هیچ قید و شرطی نداره، و صبری که کوهها هم جلوی اون کم میارن.چقدر سخت و شیرینه این مسیر… ولی تو هر روز برای عشقی که هیچوقت تموم نمیشه میجنگی
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨