برادر من خیلی بدهی بالا آورده از اون طرف رفته خیانت کرده زن داداشم هم مچشو گرفته، بعد هم اعتراف و... زن داداشم خونه زده به نامش ، حق طلاق هم گرفته گفته به خاطر بچه میمونم. برادرم ازدواج اولش بود ولی زن داداشم ازدواج دومش، چند روز قبل زن داداشم به من پیام داده من نمیخوام بمونم میخوام طلاق بگیرم! یعنی هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست، برادرم نمیدونه من در جریان همه چی هستم، به خیال خودش همسرش میخواد زندگی کنه. حالا یه وام هست که داداشم میخواد به اسم زنش بگیره بده طلبکارها، من و پدرم هم باید برای زنش ضامن بشیم، پدرم هیچی از جریان خیانت و ... نمیدونه حتی از طلبکارا بی خبره از جریان زدن خونه به اسم زن داداشم بی خبره، موندم چیکار کنم برم ضامن بشم نشم، به پدرم جریانو بگم؟ بفهمه در جا سکته میکنه، از اون طرف میترسم زن داداشم پول رو نده! چیکار کنم خانمش راضی بشه برای ادامه ی زندگی ؟ فردا به خاطر مخفیکاری از پدرم متهم نشم یه وقت! ای خدا ، من حق رو میدم به زن داداشم ولی خب نمیخوام بیشتر از این خانواده ام تو دردسر بیفتن چون به هر حال گندهای برادرم میفته سر پدرم. به من کمک کنید خواهش میکنم😭😭😭😭😭🙏
به پدرم ميگم حتما
به پدرت ریزه ریزه بگو چاره ای نیست
به برادرت بگو بابا و یکی از خانواده همسرت ضامن بشن
والا نمیدونم موقیعت پیچیده ایه، من بودم خانوادم رو انتحاب میکردم؛ یه بهونه بیارین بگین بابا چک برگشتی داره نمیتونه ضامن بشه
ضامن نشو دردسره
نمیشه با چند خط قضاوت کرد ولی گویا زن داداشتون قصدش ادامه زندگی نباشه و بخواد با همه چی بره
به پدرتون بگید.به زن داداشتون بگید که تصیمیمشو با برادرتون درمیون بذاره..
اعتماد نکن و پدرت رو هم به بهونه ای منصرف کن. وارد دعواهای خانوادگیشون نشو. تو نمی دونی قضیه بینشون چی بوده. زنداداشت به نطرم از اون زناییه که راحت میتونه طلاق بگیره و بازم بره واسه خودش شوهر پیدا کنه.
صد درصد به پدرت بگو .اصلا شک نکن وا وبگیره قسط نمیده چون الان دچار حالت خشم ونفرت هست ودنبال انتقام واین شامل شما هم میشه
سلام میشه درخواست قبول کنین لطفا کارتون دارم
