خواهرم از مدرسه اومد هرچی از دهنش دراومد به مامانم گفت

آره بخدا آدم عجیب تو کار این نسل میمونه

مادرایشون ۴۲سالشونه حالا بچشون خدا خواسته بوده نمیدونم و نمیخوام قضاوت کنم. من۳۴سالمه ۳تا بچه دارم دوتا مدرسه ای و یه۲ساله واقعا نمیتونم هندل کنم.اگر خواهرتونم مستقل هس از تربیت مادرتون هس  .همین که میگی مادرم نذاشت برم آشپزخونه گف شلوغه دردسر درست نکن ینی نظم و انضباط براش مهمه اینکه تو این زمونه۲۴تا مهمون داشته ینی کدبانو و مهمان مدار هس....

بچه ده سالشه بعدشم پایه های شخصیت از همون ۸ سالگی شکل میگیره اسکولم خودتی چون برات طبیعیه که بچه ده ساله به خاطر لباس به مامانش بگه کاش بمیری اون بچه مشکل داره باید درمان بشه

اون بچه کوچیکه کم اورده کوچیک شده متوجه ای؟

هم بچه بی ادبه هم مادرت کوتاهی کرده

مادرت باید بیشتر حواسش به بچه باشه

سنی نداره

خواهرت بچه ست و این رفتارش پای بچگیشه،اما مدیر مدرسه مقصره بااین برنامه های بیخودشون،مادرت طفلی خیلی گناه داره،من ی بچه 8ساله و ی 3ساله دارم سرسام گرفتم ازدستشون مادر بیچاره شما ک دوتا بچه کوچیک داره،با ی مدرسه ای و ی دانشجو،شوهر بیمار ،همتون ب نوعی بهش استرس و تنش میدید حق داره خسته بشه کم بیاره،حوصله نداشته باشه ب نظرم مادرت رو درک کن و کمکش کن واقعاخیلی قویه تو این شرایط،ان شا ئ الله با گذشت زمان اوضاع بهتر میشه

بله متوجهم ولی خودم بچه دارم خیلی بچه هم دیدم بچه ده ساله به خاطر نوع لباسش به مامانش نمیگه کاش بمیری نباشی بهتره  برا شما طبیعی هس این نوع گفتار؟ 

من فکر میکنم در اینجا ۲ تا مقصر داریم

در وهله اول مادر هست، اینکه رابطش با این بچه خوب نیست، خودش هم میدونه ولی سعی هم نمیکنه رابطه رو بسازه انگار تقلا این بچه رو نمیبینه، از اونطرف ۲ تا دیگه بچه هم آورده. 

بچه ۱۰ ساله هم رابطه اش با مادر خوب نیست، حس بی ارزشی که مادر بهش میده رو درک میکنه، همین میشه که گستاخ میشه و این انفاق افتاده. درسته شرایط بحرانیِ، ولی باز هرجور نگاه میکنم گناه مادر بیشتره. چطور تو شرایط بحرانی میتونست مهمونی سنگین بده، غذا بپزه، خراب شه دنبال رستوران بگرده، ولی نمیتونه وقت برای دختر نوجوون بزاره؟ این نشون میده که اولویت براش این بچه نیست.

این مادر تا همیشه مورد غصب بچه هاش قرار میگیره.

همیشه از این جشنای مدرسه متنفر بودم چون همه چیزای متفاوت میارن و حس ناکافی بودن میده به ادم نمیدونم حداقل برا بچه دبستانی این کارا خوب نیست

کاش تعیین کنن یه چیز ارزون در حد توان همه باهم بیارن و یکی بشه خیلی دیگه این مدرسه ها شورشو دراوردن

حق با مادرتونه، و خواهرتون در ایام کودکی خودش غرقه دقیقا مثل خود ماها که حالا میفهمیم هیچ وقت نتونسته بودیم شرایط سخت بزرگتر هارو درک کنیم...
گاهی مادر بودن و پدر بودن یا حتی بزرگ بودن و قوی بودن هم سخته... دلم میسوزه واقعا مادر خیلی مصیبت میکشه برای همینه میگن الهی گرگ بیابون میشدم مادر نمیشدم چون گرگ بیابون اینقدر درد نمیکشه و غصه نمیخوره

خدا به حق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که سرور و مولای همه زنان عالم هست، گره از کار همه مادر ها باز کنه...
و همه مادر های اسمانی رو هم همنشین حضرت زهرا کنه و هر دو گروه قلبشون آرام و لبشون خندان باشه ان شاء الله.

این مراسمات احمقانه رو یک عده مرفه بیکار و بی درد در آوردن... امان از خانواده هایی که یک چشمشون اشک میشه یک چشمشون خون

چقدر خوبه آدم قبل پولدار شدن معرفتش رو داشته باشه

امان از این قر و فر مدرسه ها اونم تو گرونی 

نه مادرت مقصره نه خواهرت

مقصر اون مدرسه بی در و پیکر شدست 

میخای برگشت بزنه توی رحمش 

خب حالا زائیده گناه که نکرده بچه کوچیک وشوهر بیمارو کارخونه

بچه هم بایددرک کنه