2777
2789

از قبل تایپ نشده پس صبور باشید‌‌.

من زمانی ک مجرد بود حدودا 15سال پیش جایی شروع ب کار میکردم...ی ادمی بودم اون زمان خیلی به خودم میرسبدم چون شهرمون کوچک بود کمتر کسی ب خودش میرسبد.باشکاه هم میرفتم...هم کار میکردم هم شیطنت های هم داشتم.کنار اون شیطنت ها نمیزاشتم کسی متوجه بشه و ب کارم میرسیدم.کارم بیشتر برخورد ب مردا بود ولی ب هبچ کدوم رو تمیدادم..ب طرز عحیبی تو چشم بودم با اینکه ی ظاهر معمولی داشتم ولی دوس نداشتم خیلی تو چشم باشم.بعصی وقتا خجاب و چادر میگرفتم..

فقط 18 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

ای آه از این زندگی...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اونجا ک میرفتم و میومدم..خیلی حس میکردم کسی منو تعقیب میکنه یا ماشین های ک منو تعقیب میکردن و نمیدونستم دقیقا چرا..از ی طرف احساس منم بودن میکردم از ی طرف دوس نداشتم جلب توجه کنم..و باید اون ماشین ها میپیچوندم و توکوچه ها میزدم میرفتم خونه هتوزم دلیلش نفهمیدم

فقط 18 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

ای آه از این زندگی...

حتی ی مغازه روبروی اونجا ک کار میکردم بود ی برام مشکوک بودن ی ادمای خاصی بودن و فوق العاده مذهبی و چهره خاصی داشتن شبیه هم شهری های خودمون نبودن..و لباس میفروختن با قیمت خیلی پایین منم چند باری رفتم و اومدم و میدونستم ی ادمای خاصی ک میشناختم با کسی درارتباط نیستن اونجا رفت امد میکنن و برام عجیب بود

فقط 18 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

ای آه از این زندگی...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز