من هیچ چیز برام مهم تر از بچه هام نیست.و اگه عاقلانه فکر کنم اصلا نمیتونم تنهایی از پس بزرگ کردنشون بربیام سه تا دختر کوچیک اصلا راحت نیست یا در توان من نیست.من حتی خونه پدرمم زیاد نمیتونم بمونم نهایتش سه روز.
بعد با این همه گرونی و ...یکم فکر مستقل بودن فانتزی ب نظر میاد من الان شاغلم بشم کل درآمدم خرج میشه واس بچه ها اصلا در حدی نمیشه ک آدم بتونه مستقل بشه
بعدش شرایط هر کسی فرق میکنه،یکی خب مشکلی پیش نمیاد براش و راحت جدا میشه و ادامه ی زندگی
منتها یکی نمیتونه چون با یه شرور زندگی میکنه ک دائم تهدید میشه ک ب عزیزانت آسیب بزنه مثل تمام قتل های ناموسی و دختر کشی و زن کشی و... ... ک راه ب راه داره رخ میده.
در واقع یه جاهایی لج بازی و منم منم کردن فایده نداره.
هیچکس هم دلش نمیخاد خیانت ببینه یا با یه خائن زندگی کنه.
شرایط و اولویت هاش ایجاب میکنه وگرنه حقیر نیس.
یکی براش مهم نیس بچشو میندازه بغل مرده میره دنبال زندگیش.کمم نیستن خیلی زیادن اینجور خانوما.خب راحتترین راهه..غرور و شخصیتشم حفظ کرده.
منتها یکی نمیتونه دیگه...حقیر نیست،نمیتونه.