2777
2789
عنوان

داستان زندگی

1442 بازدید | 70 پست

خودم نوشتم کل این داستارو روی هم تو۴ ساعت

نه ویرایشش کردم ن چیزی

لطفا بخونید ونظرتونو درمورد نگارشم

قلمم

موضوع

وداستانم بگید

برگرفته از یه داستانیه ک تونوجوانیم خوندم

همشو تایپ کردم تن تن میزارم

دنیا چقدر هیچ است وما برای هیچ چه ها که نکرده ایم!!               /میخوای قدر زندگیتوبدونی؟برو۱_زندان ۲_بیمارستان۳_قبرستان توزندان میفهمی آزادی توبیمارستان میفهمی سلامتی توقبرستان میفهمی قدرت ونعمت زندگی داری.../بیاین دل نشکنیم...شاید فردا ما نباشیم ....نمیدونم دلم گرفته وقتی ۴۵۰۰۰نفر تویه روز تویه لحظه تویه ثانیه بازلزله ترکیه رفتن وقتی ....بیخیال فقط بدونین دنیا ارزششو نداره تا هستین زندگانی کنین نه زنده مانی!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چهارسال از ازدواجمون گذشته بود

من شده بودم ۲۲ساله

وعلی شده بود۳۱ساله

از روز اول ازدواج بهم گفته بود من عاشق بچه ام

خیلی بچه دوس دارم مخصوصا بچه پسر

۴تاخواهر داشت وخودش تک پسربود

مث حشمت فردوس توی سریال ستایش دنبال ریشه بود برای خودش

از سال اول پچ پچ های نداشتن بچه شروع شد

رفتم دکتر پیش علی بهم گفت کیست تخمدان داری

ی مدت دارو خوردم

دیگ ول کردم وبیخیال شدم میگفتم فعلا سنی نداریم

یه خونه بود ک طبقه بالای پدرشوهرم میشد

ی شغل با حقوق متوسط(قانون کاربامزایای کم) روبه پایین

و ی ماشین پراید

خب ما هیچی ازخودمون نداشتیم

هربار بهم میگفتن بچه

میگفتم خونمون تکخوابه تازه مال خودمون نیس

شغلش خوب نیس ممکنه ازفردا بگن نیا

بزارین یکم بگردیم

یکم جمع کنیم

یکم جوانی وزندگی کنیم بچه دارم میشیم

اما اونا هرروز شدیدتراز دیروز بحث بچه رو میکشیدن وسط

دنیا چقدر هیچ است وما برای هیچ چه ها که نکرده ایم!!               /میخوای قدر زندگیتوبدونی؟برو۱_زندان ۲_بیمارستان۳_قبرستان توزندان میفهمی آزادی توبیمارستان میفهمی سلامتی توقبرستان میفهمی قدرت ونعمت زندگی داری.../بیاین دل نشکنیم...شاید فردا ما نباشیم ....نمیدونم دلم گرفته وقتی ۴۵۰۰۰نفر تویه روز تویه لحظه تویه ثانیه بازلزله ترکیه رفتن وقتی ....بیخیال فقط بدونین دنیا ارزششو نداره تا هستین زندگانی کنین نه زنده مانی!

حالا بماند این بین چندین مادرشوهرم رفته بود پیش زنای قابله  اوناهم یه چنتا جوشونده ودارو داده بودن

حتی چندین بار از جاهای مختلف خونه دعا پیدا کردم

ولی ب روی خودم نیاوردم تااینکه گفتم منکه بالاخره بچه دار میشم

برم یه دکتر درست وحسابی یه بچه بیارم دست از سرم بردارن

باتحقیق زیاد از دوست وآشنا یه دکتر خوب توشهرمون پیدا کردم وبهش تنها مراجعه کردم

گفتم ۴ساله بدون جلوگیری باردار نشدم

خیلی دکتر باحوصله وخوبی بود

گفت میتونم اول تورو بررسی کنم بعد برم سراغ شوهرت اما اگه هزینه اش برات مهم نیس من کار چند جلسه وپله پله رو برات تویه مرحله انجام میدم

چکاب وسونوی کلی برای خودت

آزمایش وچکاب وفلان وبهمان برای همسرت

اصطلاحاتی ک ازش هیچ سردرنمیاوردم

قبول کردم واز مطب زدم بیرون

دنیا چقدر هیچ است وما برای هیچ چه ها که نکرده ایم!!               /میخوای قدر زندگیتوبدونی؟برو۱_زندان ۲_بیمارستان۳_قبرستان توزندان میفهمی آزادی توبیمارستان میفهمی سلامتی توقبرستان میفهمی قدرت ونعمت زندگی داری.../بیاین دل نشکنیم...شاید فردا ما نباشیم ....نمیدونم دلم گرفته وقتی ۴۵۰۰۰نفر تویه روز تویه لحظه تویه ثانیه بازلزله ترکیه رفتن وقتی ....بیخیال فقط بدونین دنیا ارزششو نداره تا هستین زندگانی کنین نه زنده مانی!

میخونید بچه ها؟؟؟

دنیا چقدر هیچ است وما برای هیچ چه ها که نکرده ایم!!               /میخوای قدر زندگیتوبدونی؟برو۱_زندان ۲_بیمارستان۳_قبرستان توزندان میفهمی آزادی توبیمارستان میفهمی سلامتی توقبرستان میفهمی قدرت ونعمت زندگی داری.../بیاین دل نشکنیم...شاید فردا ما نباشیم ....نمیدونم دلم گرفته وقتی ۴۵۰۰۰نفر تویه روز تویه لحظه تویه ثانیه بازلزله ترکیه رفتن وقتی ....بیخیال فقط بدونین دنیا ارزششو نداره تا هستین زندگانی کنین نه زنده مانی!

ی روز صب چنساعت مرخصی گرفت وکل ازمایشامونو دادیم

قرار شد چن روز بعد جوابا ک حاضرشد همه رو باهم بگیرم برم سونو وبرم پیش دکترم

چن روز گذشت ومن بازم تنها رفتم ازمایشارو گرفتم ورفتم سونو وبردمشون پیش دکتر

دکتر با حوصله ودقت تک تکشونو دید

ولی این بین دیدم ک اخماش رفت توهم

چند دقیقه بعد این من بودم ک ابروهام گره خورده بود ودنیا روسرم اوار شده بود

چقد خودمو تشنه ی بغل کردن یه نوزاد میدیدم

اشکم نمیومد

نمیدونم همیشه وقتی خبر بدی میشنیدم

چن ساعت اول تو شوک بودم

انگار ک ی زلزله ی چندین ریشتری اومده بود وقلبمو لرزونده بود همه جای قلبم ویرونه ای بود برای خودش

تو خیابون راه میرفتم ولبامو میجوییدم

همش میگفتم یعنی منم ریشه نخواهم داشت؟

چندبار نفس عمیق کشیدم سرمو بلن کردم

وای اینجا کجابود

انقد غرق افکارم بودم ک مسیرواشتباهی رفته بودم

اصلا نمیدونستم کدوم خیابونم

بالاخره ی تاکسی پیدا کردمو دربست گرفتم به خونه

کمی فک کردم


دنیا چقدر هیچ است وما برای هیچ چه ها که نکرده ایم!!               /میخوای قدر زندگیتوبدونی؟برو۱_زندان ۲_بیمارستان۳_قبرستان توزندان میفهمی آزادی توبیمارستان میفهمی سلامتی توقبرستان میفهمی قدرت ونعمت زندگی داری.../بیاین دل نشکنیم...شاید فردا ما نباشیم ....نمیدونم دلم گرفته وقتی ۴۵۰۰۰نفر تویه روز تویه لحظه تویه ثانیه بازلزله ترکیه رفتن وقتی ....بیخیال فقط بدونین دنیا ارزششو نداره تا هستین زندگانی کنین نه زنده مانی!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز